جنگ جهانی اول که در اروپا به بهانه کشته شدن ولیعهد اتریش در 1914 میلادی شروع شد ، پس از مدتی با ورود کشورهای دیگر به صحنه آسیا هم رسید و به لحاظ موقعیت استراتژیکی ایران و اهمیت آن برای متحدین و متفقین هر کدام از نقطهای وارد ایران شدند.محمدقلی مجد در کتاب قحطی بزرگ و نسلکشی در ایران ۱۹۱۷-۱۹۱۹ بر مبنای مدارک موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا ثابت میکند که قحطی بزرگ در ایران در قرن بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ دادهاست. مجد نشان میدهد که در طول سال های ۱۹۱۷-۱۹۱۹ بین هشت تا ده میلیون نفر از جمعیت بیست میلیونی ایران یعنی ۴۰ درصد در اثر قحطی یا بیماری های ناشی از سوءتغذیه از بین رفتند.با وجود این بسیاری محققان در خصوص آمار جانباختگان در طول این سال ها تردید داشته و این عدد را کمتر از هشت تا ده میلیون می دانند.کاوه بیات، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، محمود طاهراحمدی، تاریخپژوه، علی ططری، رییس مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ سیاسی، مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ و الهام ملکزاده، مدرس و تاریخپژوه در نشست پیامدهای جنگ جهانی اول و قحطی در ایران به بررسی این دوره تاریخی پرداختند
ملک زاده: آمار مرگ و میر زیر 1 میلیون نفر است نخستین سخنران و همچنین دبیر این میزگرد دکتر الهام ملکزاده با بیان اینکه برای انجام این پروژه بیش از ۴۰۰۰ سند در سازمان اسناد،آرشیو مجلس شورای اسلامی و آرشیو وزارت امور خارجه مورد مطالعه قرار گرفت، گفت: «از مجموع این اسناد بیش از ۷۰۰ عنوان به صورت مستقیم در این پژوهش استفاده شد و نتایج جالبی به همراه داشت.»دبیر نشست به مقایسه نقش دولت های اشغالگر در قحطی ایران در دوران جنگ اول پرداخت و گفت: «انگلستان که تلاش کرده همواره پرستیژ سیاستمدارانه خود را حفظ کند، بیشتر از طریق خرید عمدۀ غلات در این موضوع مشارکت داشته است و به همین دلیل در پژوهشی که داشتیم هیچگونه سندی که نشانه غارت، حمله به مردم و چپاول از سوی قوای انگلیس باشد، به دست نیامد. با این حال برخلاف آنچه در کتابها و مقالات منتشره آمده که دولت روس و بعد شوروی سوسیالیستی، کمتر نقش تخریبی در ایرانِ آن دوران داشته و پس از انقلاب اکتبر بیشتر گرفتار مسائل داخلی بوده و گزندی از این سو به ایران نرسیده، اتفاقاً اسناد نشان میدهد دولت روسیه طی سه سالی که در ایران حضور داشته و حتی پس از آن با روی کار آمدن دولت بلشویکی شوروی خسارات و صدمات بسیاری به منابع اقتصادی و انسانی ایران وارد آورده و همزمان با دولت عثمانی در غرب ایران، نقش تخریبی عمدهای از جنس غارت و حمله داشتهاند.»ملک زاده دلایلی مختلف را عاملی بر مرگ و میر آن سال ها دانسته و گفت «بروز بیماریهای واگیردار گسترده، درگیریهای منطقهای بین اقوام به واسطه آشفتگیهای اجتماعی و درگیری اقلیتهای مذهبی در مناطق مرزنشین» و در این خصوص نیز نبود آمار کاملا شفاف را نیز اشاره کرده است: «آمار رسمی از مرگ و میر آن سالها وجود ندارد اما بر اساس گزارشهایی که بر جای مانده جمعیت ایران در آن سالها بسیار کمتر از آنچه گفته شده، بوده و طبق اخبار منتشره در روزنامههای آن زمان که بعضاً جمعیت شهرها را به تفکیک بیان کردهاند، یکی از پرجمعیتترین شهرها شهر تهران با ۳۵۰ هزار نفر جمعیت بوده و بر همین اساس جمعیت کل کشور از مرز ۱۳ میلیون فراتر نمیرفته است.»به عقیده ملک زاده :«هرچند تصور اولیه و بسیاری از کتب و مقالات موجود پیرامون موضوع قحطی در سالهای جنگ جهانی اول، مدعی مرگ و میر چند میلیون نفری یعنی چیزی بین ۸ تا ۱۲ میلیون کشته هستند، اما اسناد نشان داد در آن برهه تاریخی با وجود تلفات زیاد، از یک سو دلایل مرگ افراد الزاماً قحطی نبوده است و از سوی دیگر بر اساس جمیع اسناد و با توجه به جمعیت تخمینی ایران در آن زمان که به زحمت به ۱۳ میلیون نفر بالغ میشد، رقم ۱۲ میلیون کشته نمیتواند درست باشد و به نظر میرسد رقم واقعی در بدبینانهترین حالت چیزی کمتر از یک میلیون نفر بوده است.»تفرشی: اسناد بریتانیایی خبر از وجود قحطی می دهند دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر و سندپژوه، که آثار و مقالات بسیاری از ایشان در خصوص سندپژوهی یاقت می شود سخنان خود را در دو بخش در این نشست بیان کرد. تفرشی از وجود بیش از 200هزار سند پیرامون ایران جنگ جهانی اول در آرشیو بریتانیا خبر داد و گفت: «از این میزان نیمی از اسناد در آرشیو ملی بریتانیا نگهداری میشد و نیمی دیگر در آرشیوهای دیگر. عمده این اسناد، اسناد وزارت خارجه بریتانیا است که در چند مجموعه نگهداری میشود. مجموعه اول، تمامی مکاتبات وزارت امور خارجه بریتانیا با سفارت خود در تهران یا دوایر مختلف در لندن پیرامون موضوع ایران است. مجموعه دوم اسناد کنسولگریهای بریتانیا در تهران و سایر شهرهای ایران و سوم مجموعه اسناد چاپی در همان دوران است که برای استفاده مسئولین وقت تهیه شده و البته مجموعههای دیگری که از مهمترین آنها میتوان به اسناد وزارت دریاداری و سازمان امنیت بریتانیا اشاره کرد.» وی همچنین از اسنادی سخن گفت که به صورت مستقیم اشاره به موضوع قحطی دارند به گفته تفرشی« در اسناد بریتانیا اسنادی با عنوان "قحطی و تلاش برای رفع قحطی" وجود دارد که نشان میدهد موضوع قحطی هم از سوی ایران و هم در اسناد بریتانیا فصل مشخصی را به خود اختصاص میدهد که کاهش محصولات و کاهش واردات غلات، صادرات این محصولات از سوی روس و بریتانیا برای نیروهایشان در کشورهای همجوار، گرانی اقلام غذایی و احتکار از جمله دلایل اصلی آن بوده است. حقیقت این است که مساله قحطی و مرگ و میر قطعاً در آن دوران وجود داشته اما بر سر ابعاد و دامنه این اتفاق بحثهایی وجود دارد.» ططری: شکایت از روس ها بیشتر از انگلیسی ها است سخنران بعدی در این نشست ، علی ططری، مدیر مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی بود که به ارائه آمارهایی از اسناد موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و همچنین سازمان ملی اسناد و کتابخانه ملی پیرامون جنگ جهانی اول و پیامدهای آن در ایران پرداخت. دکتر ططری با دسته بندی 1000 برگ سند در 30 پرونده که حامل محتوای شکایت و همچنین آمار بود ،گفت : «از این تعداد پرونده، بیشترین سهم در میان کشورهای شاخص درگیر در جنگ که در ایران حضور داشتند، متعلق به روسیه با ۲۰ پرونده است و پس از آن دولت عثمانی با ۶ پرونده و دولت انگلیس با ۲ پرونده در ردههای بعدی قرار دارند.»به گفته ططری : «نپرداختن بدهی و مالالتجاره، غارت اموال و احشام، اهانت و تخریب شخصیت و سوءاستفاده، قتل و اسارت، تجاوز به عنف و قحطی به ترتیب بیشترین سهم را در پروندههای موجود در مجلس به خود اختصاص میدهند.» ططری با بیان اینکه نویسندگان عرایض از تمامی طبقات و اقشار اجتماعی اعم از رعایا، خوانین و سران ایلات، رجال سیاسی، زارعین و پیشهوران، علما و تجار را شامل میشوند، ادامه داد: «در این میان استانهای گیلان، کرمانشاهان، آذربایجان، خراسان و خوزستان به ترتیب بیشترین شکایات ثبت شده را داشتند که این موضوع نشان میدهد مناطق نزدیک به مرز بیشترین آسیب را از ناحیۀ جنگ و تبعات اجتماعی - اقتصادی آن متحمل شدهاند.»ططری با بیان اینکه بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد این اسناد به شکایات و عرایض موکلان مجلس از عوامل روس اختصاص دارد و گزارشی از غارت و حمله انگلیسها وجود ندارد، خاطرنشان کرد: «البته این بدان معنا نیست که آنان صدماتی به مردم و کشور ما وارد نکردند، بلکه نشان میدهد انگلیسها با توجه به تجربۀ سیصد ساله حضور در ایران توانستهاند با حفظ ظاهر کمتر اثری از نقش مخرب خود به ثبت برسانند و برای وقوف به این صدمات و خسارات، مطالعۀ اسناد دوران جنگ راهگشا نیست و باید به اسناد موجود درباره تبعات حضور نیروهای خارجی در ایران طی سالهای بعد مراجعه کرد.»