انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

نبرد آهودشت

حمله ارتش های متفقین به ایران در شهریور 1320 ،اغتشاش و ناامنی فراوانی در کشور به بار آورد. با شکست ارتش در برابر تجاوز متفقین، برای بسیاری این گمان به وجود آمد که کشور از هم پاشیده شده و رشته اختیار آن از دست دولت خارج گردیده است. به دنبال آن در گوشه و کنار کشور، حرکات و اقداماتی علیه این سرزمین انجام گرفت که باعث بر هم خوردن آرامش و نظم در کشور گردید. ازجمله این حرکات، خیزش برخی طوایف در منطقه میانِ آب اهواز و شوش است پس از تصرف خوزستان به دست متفقین، در میان عشایر این خبر پخش شده بود که ارتش ایران از میان رفته است. سرهنگ همایونی فرمانده وقت ارتش در خوزستان، عین شنیده خویش از عده ای از مهاجمانی که پس از حمله به ایستگاه هفت تپه دستگیر شده بودند را بیان کرده که از آنها پرسیدم چرا به شرارت دست زده اید و آنها در پاسخ گفتند: «به ما گفتند انگلیسها آمده اند و ارتش ایران ماکو. ارتش ایران ماکو یعنی ارتش ایران نیست شد» (همایونی،1984 :نوار شماره 2 :18 .) البته ارتش ایران بر اثر خیانت برخی سران ارتش و با توافق وزارت خارجه، برای مدتی ازهم پاشیده و تضعیف شده بود.   ادامه مطلب ...

متل "دت دال"

متلها بارزترین نوع فولکلور و نمود فرهنگی اقوام مختلف هستند.  متلها (افسانه ها) گاه منحصر به فرد هستند و گاه در میان اقوام و فرهنگهای مختلف مشترک، منتهی با شیوه ی روایت و کاراکترهایی متمایز از هم. در دو متل «مرد خارکن»و «دت دال» هر دو پایانی همانند دارند و آن هم مجازات زنی بد جنس است که در اولی خود را به جای دختر زیبا روی و در دومی دخترش را به جای دختر والانشین عقاب جا می زند و نهایتا مجازاتی شبیه هم نصیبشان می شود.

برخی معتقدند که «دختر دال» یک ایزدبانوی ایرانی است که بر اثر گذر زمان شخصیت انسانی پیدا کرده است و ...

اما متل «دت دال» به زبان شیرین لکی که زمانی پیشینیان قوم لک با همین زبان و شیرین تر و با آب و تاب تر برای دیگران تعریف می کردند، چونین است :

"دت دال"  ......  (دختر عقاب )

وت : ار جایی اج ئی سرزمینه ، ژن و پیا ندار و فقیری زنیونه مهرد‌‌ ‌[مکرد].پیا کاری ورزیری ار ا مردملی هنی بی.و جفد گا مردم ارینو زمی شویمه ماتی. 

(آورده اند : در جایی از این سرزمین ، زن و مرد فقیر و تهی دستی زندگی می کردند، مرد کارگر مردم بود و با جفت گاو آنها زمین را برایشان شخم می کرد و مزد می گرفت. )

پیا ئو ژن خدا هویچ آویلی ناوینیه بی، و هزار پیر و پیخمبر و دعا و دلسه و داری هم هویچ آویلونی دُم نمکت.

(زن و مرد صاحب فرزندی نمی شدند و هیچ دعا و توسلی به پیر و پیغمبر و دارو و دوا افاقه نمی کرد. ) 

ادامه مطلب ...

قدم خیر ؛ بانوی اصیل ایرانی!

 

 

 

"قدم خیر " نامی زنانه در بین مردم لرستان است این نام استعاره از کسی است که ورود و آمدنش سبب خیر و خوبی می شود ، کسی که آورنده خوبی هاست و خیر در قدمهایش نهفته است این نام را معمولا پدران لر چون معتقد به ورود خیر و برکت با تولد دختران به زندگیشان بودند بر نوزادن دختر عزیزکرده خود می گذاشتند .  

 

اما نام یکی از این بانوان " قدم خیر " در ادبیات و موسیقی لرستان زیاد به گوش می رسد، نام این شیر زن به عنوان مشهورترین زن که تصویر کاملی از زن لر در او دیده می شود بر قامت تاریخ معاصر لرستان می درخشد.

 

قدم خیر در سال 1278 خورشیدی در کوه تنگوان ، اشکفت اله کرم از مناطق بالا گریوه لرستان بزرگ به دنیا آمد. پدرش کدخدای منطقه ( در گویش لری کیخا ) ، قندی نام داشت که در گویش محلی او را کیخا قنی می گفتند. کیخا مردی سرشناس ، مردم دار و بزرگ طایفه قلاوند ایل دریکوند بود. مادر او همسر اول کدخدا ، جواهر( در گویش لری : جوهر ) نام داشت

 

قدم خیر نه برادر داشت که از این بین ، عباس خان و محمد علی (بزرگی) شهرت بیشتری در بین بزرگان بالاگریوه پیدا کردند. 

  

 قدم خیر ظاهراً در کودکی نزد شخصی بنام ملا حاجی سواد مختصری را فرا گرفته اما دانش ، بینش و تجربه او بواسطه رفت و آمدهایی که به خانه پدریش بدلیل  مقام و موقعیت پدر و مادر انجام می گرفت وسیع تر از زنان همتبار خود شد.   

 

  این بانو در نهایت بعد از ازدواجهایی که هم اجبار، هم مصالح قبیله ای و هم اتفاقات غیر معمول در آنها نقش اساسی داشته اند و حاصل آن  پسری  بنام محمد خان بود ، در میان طایفه ی قلاوند و قوم لر و حتی فراتر از آن ، نامی به یادگار می گذارد و در حالیکه هنوز به میانسالی نرسیده است  

ادامه مطلب ...