بسیاری از گفته های بزرگان را باید با طلا نوشته و بر ذهن حک نمود ازجمله مصرع معروف ادب مرد به از دولت اوست.
تصور کنید وارد یک فروشگاه شده اید ، اجناس با کیفیت و با قیمت مناسب تا اینجا همه چیز ایده ال است حال با فروشنده یا فروشندگان روبرو می شوید ؛ فروشندگان بد اخلاق ، بی ادب ، بی حوصله و بد دهان .
بطور حتم 90 درصد افراد از خرید از این فروشگاه منصرف شده و قید کیفیت خوب و قیمت مناسب را خواهند زد.
به فروشگاه کناری وارد می شوید اجناس با همان کیفیت یا شاید حتی کیفیت پایین تر و با قیمتی بالاتر اما فروشندگان بسیار باادب ، متین و خوش صحبت، در جوامع اخلاق گرا و نرمال ، مسلما اکثر افرادی که قصد خرید دارند این فروشگاه را به فروشگاه کناری ترجیح خواهند داد. به این تخصص فروشنده ( استفاده از ادب و احترام به مشتری ) در ادبیات اداری تکریم ارباب رجوع می گویند.
اگر به شعار بعضی از شرکت های معروف خارجی نگاه کنید به جمله هایی مانند مشتری سلطان ماست ، مشتری مدیر ماست ، مشتری ارباب ماست و.... برخورد خواهید کرد
اما در بعد انسانی هم ، آن چیزیی که به جسم خاکی بهاء و ارزش می دهد ادب و شخصیت است نه رنگ چهره ، دارایی و یا پست و مقام . هر چند بعضی از دوستان عزیز گاهی جای این دو را اشتباه می گیرند.
بهر صورت تفاوتی نمی کند که زیر دست باشی یا مافوق ، مامور باشی یا آمر ، فقیر باشی یا غنی هر چه هستی باش ولی به یاد داشته باش که یکی از خصوصیات انسانی ( مختص انسان ) ادب است ، بکارگیری ادب در محاوره و برخورد با دیگران یعنی تکریم ، احترام و ارزش به طرف مقابل . پس از خاطرمان نرود که ادب مرد به از دولت اوست.