انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

حجره ای از جنس فرهنگ!

 

 

هنگامی که وارد راسته  قدیم طلا فروشان خرم آباد می شوی، حجره‌ای کوچک و قدیمی چشمانت را به پیشینه فرهنگ لرستان روشن می کند ، حجره ای از اعماق فرهنگ که هنوز رسم مردمان این دیار و پوشش های دارا و ندار ، خان و شبان ، روستایی و عشایر را به دیوار کرده است. 


درون حجره پیرمرد 90 ساله‌ای مشغول به کار همچنان عرق می ریزد. در و دیوار دکان پر است از پوشش های سنتی لرستان ؛ شال و ستره،کلنجه، جلیقه، سرداری و... بیشتر که نگاه می‌کنی همسفر مردمانی می شوی که زمانی  در تار و پود این لباس ها تاریخ لرستان را رقم زده اند.


دست های پیرمرد، پینه بسته و سالیان دراز است که پیشه پدر را  همچون میراثی گران بها حفظ کرده است‌.


صندلی کوچکی در کنار میز کارش است، روی آن می نشینم نمی‌دانم چه کسانی تا به حال بر روی این صندلی نشسته اند و رفته اند، پیرمرد آرام در حال اتو کردن لباس است. در کارش دقت زیادی دارد. نامش حاج امیر صادقی است و متولد 1303 است، او اکنون  70 سال است در این مغازه مشغول به  دوختن لباس های محلی است. شغلش را از پدر مرحومش احمد صادقی یادگرفته است و از پنج سالگی شاگردیش را کرده است .

 

 

 

  

 

لباس های مختلفی از نوع سرداری (بالکُل)، جلیقه، کت یراق دار ، شال و ستره می دوزد. در قدیم برای تزیین لباس های زنان لیره - پول عثمانی که از جنس طلا بوده است- بر روی لباس استفاده می کرده اما اکنون فقط از سکه های معمولی استفاده می کند.


متاسفانه دیگر کمترکسی این لباس ها را می پوشد و مشتری همیشگی آن است. ایام عید که می شود کمی سر پیر مرد شلوغ می شود ، چراکه برخی از مردم برای زیبایی و آویختن به قاب خاطره هاشان از این تحفه ها می خرند.


دریغ که بسیاری از مشاغل سنتی مانند خیاطی سنتی، نمدمالی ، مسگری، ماشته بافی  ، جاجیم بافی و... در حال از بین رفتن و فراموش شدن است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد