حروف را آنچنان کشیده و زیبا می نویسد که انگار از ابتدا خوشنویس متولد شده، حرف از خردسال ترین خوش نویس ایران است که قرار است روزی "رستم" عرصه هنر اصیل خوش نویسی شود.
حالا دیگر این پسربچه خوش نویس را همه می شناسند و استادان خوشنویسی ایران به او دل بسته اند؛ پسربچه ای که همه کودکی هایش پر از خطوط نستعلیق و شکسته است، خطوطی که به آنها عشق می ورزد و در نگاه کودکانه اش می شود علاقه به این هنر ایرانی را دید.
حرف از علی رضا رستمی است، دانش آموز کلاس سوم ابتدایی که در شهرستان کوهدشت استان لرستان زندگی می کند. "علیرضا" زیر نظر پدرش از چهار سالگی نی را در مرکب برد و سوار مرکب خوشنویسی شد.
علیرضا با خوشنویسی از سن چهار سالگی خردسال ترین خوشنویس ایران اسلامی نام گرفت، کودکی که همه کودکی هایش در خطوط آغشته به "نی" و "مرکب" خلاصه شده است.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
وقتی ناصر الدین شاه دستگاه تلگراف را به ایران آورد و در تهران نخستین تلگرافخانه افتتاح شد. مردم به این دستگاه تازه بی اعتماد بودند، برای همین، سلطان صاحبقران اجازه داد که مردم یکی-دو هفته ای پیام های خود را رایگان به شهر های دیگر بفرستند. وزیر تلگراف استدلال کرده بود که ایرانی ها ضرب المثلی دارند که می گوید "مفت باشد. کوفت باشد". یعنی هر چه که مفت باشد مردم از آن استقبال می کنند. همین طور هم شد. مردم کم کم و با ترس برای فرستادن پیام هایشان راهی تلگرافخانه شدند. دولت وقت، چند روزی را به این منوال گذراند و وقتی که تلگرافخانه جا افتاد و دیگر کسی تلگرافخانه را به شعبده و جادو مرتبط نکرد مخبر الدوله دستور داد بر سردر تلگرافخانه نوشتند: "از امروز حرف مفت قبول نمی شود." می گویند "حرف مفت" از آن زمان به زبان فارسی راه پیدا کرد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
متن این نوشته از روی گفتگوی واقعی ضبط شده ی فرکانس اضطراری کشتیرانی اسپانیا، روی کانال ۱۰۶ سواحل Finisterra Galicia میان اسپانیاییها و آمریکاییها در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۷تهیه شده است.
اسپانیاییها (با سر و صدای متن): A-853 با شما صحبت میکند. لطفاً ۱۵درجه به جنوب بچرخید تا از تصادف اجتناب شود. شما دارید مستقیماً به طرف ما میآیید. فاصله ۲۵ گره دریایی.
آمریکاییها (با سر و صدای متن): ما به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به شمال بچرخید تا با ما تصادف نکنید.
اسپانیاییها: منفی. تکرار میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا تصادف نکنید.
آمریکاییها (یک صدای دیگر): کاپیتان یک کشتی ایالات متحده آمریکا با شما صحبت میکند. به شما اخطار میکنیم ۱۵ درجه به شمال بچرخید تا تصادف نشود.
اسپانیاییها: این پیشنهاد نه عملی است و نه مقرون به صرفه. به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا با ما تصادف نکنید.