انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

نسل کشی ایرانیان در جنگ جهانی اول! افسانه یا واقعیت ؟ ( 2 )

 

همانگونه که در بخش اول گفتیم محمدقلی مجد در کتاب قحطی بزرگ و نسل‌کشی در ایران  بر اساس مدارک معتبر موجود در مرکز اسناد ملّی ایالات متحده آمریکا " نارا " ثابت می‌کند که قحطی بزرگ در ایران در سده بیستم میلادی، در زمان جنگ جهانی اول رخ داده‌است. محمدقلی مجد می نویسد در طول سالهای ۱۹۱۷-۱۹۱۹ بین هشت تا ده میلیون نفر از جمعیت بیست میلیونی ایران یعنی ۴۰ درصد در اثر قحطی یا بیماریهای ناشی از سوءتغذیه از بین رفتند. مجد دولت بریتانیا را عامل و مسبب این نسل‌کشی مهیب می‌داند و نشان می‌دهد که استعمار بریتانیا از سیاست نسل کشی و کشتار جمعی به عنوان ابزاری برای سلطه بر ایران بهره برد.

او می نویسد که : در آن زمان بخش مهمی از محصولات کشاورزی ایران صرف تأمین سیورسات ارتش بریتانیا می‌شد که در نتیجه به کاهش شدید مواد غذایی در داخل ایران انجامید. عجیبتر اینکه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریکا به ایران شد. بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود که جامعه ایرانی به شدت فروپاشید. مجد چنین نتیجه می‌گیرد: «هیچ تردیدی نیست که انگلیسیها از قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله‌ای برای سلطه بر ایران استفاده می‌کردند››

با وجود این بسیاری محققان در خصوص آمار جانباختگان در طول این سال ها تردید داشته و این عدد را کمتر از هشت تا ده میلیون می دانند. کاوه بیات، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، محمود طاهراحمدی، تاریخ‌پژوه، علی ططری، رییس مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، رحیم نیکبخت، پژوهشگر تاریخ سیاسی، مجید تفرشی، پژوهشگر تاریخ و الهام ملک‌زاده، مدرس و تاریخ‌پژوه در نشست پیامدهای جنگ جهانی اول و قحطی در ایران به بررسی این دوره تاریخی پرداختند.

طاهراحمدی: خشکسالی و قحطی پدیده جدیدی در ایران نبود محمود طاهراحمدی پژوهشگر تاریخ سخنران بعدی در این نشست بود که سخنرانی خود را پیرامون خشکسالی و قحطی در دوران جنگ اول جهانی و پیامدهای آن ارائه داد. وی در ابتدای سخنان خود گفت «یکی از مشکلات تاریخ‌نگاری ما ارائه آمارهای اغراق‌آمیز از سوی برخی مورخان است از جمله آماری که درباره مرگ و میر ۸ تا ۱۲ میلیون ایرانی بر اثر قحطی در حین جنگ جهانی اول مطرح می‌شود. انسان حیران می‌ماند که این آمار از کجا می‌آید. گویی جمعیت ایران در فاصله سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ منبسط شده و مثلاً به ۳۰ میلیون رسیده تا یک سوم این جمعیت کشته شوند.» احمدی با اشاره به اینکه «نمی‌دانم ادعای ۸ تا ۱۲ میلیون کشتۀ قحطی بر چه مبنایی استوار است»، تصریح کرد: «جمعیت تهران آن روز تهران همواره بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر در نوسان بوده. اگر آمار جمعیت شهرهای دیگر را که اصلا به این مقدار نمی‌رسد یعنی حتی تبریز که جمعیت زیادی داشته اما به تهران نمی‌رسد، در نظر بگیریم بدون شک تعداد کشته‌شده‌های دوران جنگ جهانی اول زیر یک میلیون است. آن هم نه فقط به خاطر قحطی و گرسنگی بلکه بیشتر به دلیل وبا و آنفلوانزا.»او با بیان اینکه «مساله قحطی یک مساله ادواری بوده، نه یک پدیده نوظهور که تنها در دوران جنگ جهانی اول بروز کرده باشد»، افزود: «دوستعلی‌خان معیرالممالک می‌گوید ناصرالدین شاه عنایت ویژه‌ای به وضعیت نان داشته است و گاه به گاه افرادی را به نقاط مختلف تهران می‌فرستاده تا اطلاعاتی درباره کیفیت و کمیت نان داشته باشد و همین موضوع باعث می‌شود در برخی اسناد درباره احتمال وقوع خشکسالی هشدارهایی به ثبت برسد.»طاهراحمدی ادامه داد: «مطابق اسناد تاریخی موجود در سازمان اسناد ملی، در آستانۀ جنگ یعنی قبل از ۱۹۱۴ نشانه‌هایی از بروز خشکسالی در بیشتر نقاط کشور مشاهده شده بود. این نشانه‌ها یکی کمبود باران بود. در حالت طبیعی میانگین بارش باران در ایران یک سوم بارش جهانی است و هرگاه این میزان اندک کاهشی نشان می‌دهد، خشکسالی در راه است. در آن دوره نیز گزارش‌هایی مبنی بر کاهش میزان بارندگی در بسیاری از مناطق به ویژه بلوک اطراف تهران مثل ورامین و شهریار به ثبت رسیده است. از طرف دیگر همزمان بسیاری از انبارهای دولتی که غلات ذخیره کرده بودند دچار حمله حشرات و آفت شدند. علاوه بر این باز در برخی بلوک مثلاً ورامین دچار سِن‌زدگی می‌شوند. این نشانه‌ها باعث شد بر اساس گزارشی که در اسفند ۱۲۹۲ از وزارت کشور به رییس‌الوزرا می‌رسد، به رییس دولت گفته شود چه نشسته‌اید که زارعان با دیدن این نشانه‌ها گندم‌هایشان را هر خروار ۸ تومان به محتکرین پیش‌فروش کرده‌اند. بعدها اسناد نشان می‌دهند که خیلی از این غلات احتکار شده نه برای فروش گران‌تر در داخل که برای فروختن به تاجرانی که از طریق انگلیس‌ها در شهرهای مختلف پخش شده بودند، نگهداری شد. شکواییه‌های موجود در مجلس نشان می‌دهد که بسیاری از مبالغ نیز به زارعان پرداخت نشده و آنان برای احقاق حق خود به مجلس عریضه فرستاده‌اند.»وی با اشاره به اسناد موجود به ژانویه 1915 که کارپرداز عشق آباد از خروج مقدار زیادی غله و دام زنده از مرز خراسان به ترکستان روسیه روایت کرده است، گفت:«همین تاجرانی که از طرف روسیه تزاری در صفحات شمالی پخش شده بودند، چارپایان و غلات را به قیمت گران‌تر می‌خریدند و به ترکستان می‌فرستادند. خود کارشناسان وزارت امور خارجه گزارشی داده‌اند که در رفتن این غلات و احشام، گمرکات ایران هم دخیل‌اند. اسنادی هست که نشان می‌دهد ظاهراً یک تبانی بین برخی کارمندان وزارت مالیه در تهران با گمرکات شمال بوده که با استفاده از سربرگ‌های وزارت مالیه خروج این غلات و دام را قانونی جلوه دهند. در حالی که از ۱۲۹۲ مطابق تصویب هیات وزرا صدور غله و دام زنده از ایران ممنوع شده بود. بنابراین درباره اینکه گفته می‌شود انگلیس‌ها و روس‌ها غلات را از ایران خارج می‌کردند، باید گفت ظاهراً تا حدودی هم تقصیر خود ما بوده؛ یعنی از زارع و محتکر تا کارمندان وزارت مالیه و گمرکات شمال در به وجود آمدن این شرایط نقش داشتند.»طاهراحمدی در بیان اینکه «برخلاف روس‌ها که اسنادی مبنی بر حمله مغول‌وارشان به صفحات شمالی چشمگیر است، طبق اسناد موجود در سازمان اسناد حتی یک مورد هم سراغ نداریم که انگلیس‌ها با جبر غلۀ ایران را به زور برده باشند»، گفت: «حتی مواردی هست که در شیراز که قحطی و گرسنگی شده بود، نظامیان انگلیس از هندوستان آرد آورده بودند و این آرد را در شیراز پخش کرده بودند.»کاوه بیات: برای طرح دادخواست غرامت به دنبال اسناد باشیم نه افسانه کاوه بیات پژوهشگر برجسته تاریخ، آخرین سخنران این نشست بودکه سخنان خود را حول دو محور کم و کیف تجاوزات و صدمات ناشی از حضور نیروهای بیگانه در ایران و بحث احقاق حق ایران در مجامع جهانی جمع‌بندی کرد.بیات با بیان اینکه «۱۷، ۱۸ سال پیش که اسناد وزارت کشور را درباره جنگ جهانی اول گردآوری می‌کردم، احساس نگرانی داشتم و از خود می‌پرسیدم آیا اهم اسناد و مدارک در موقع این واقعه مهم، همین قدر کم و اندک است؟» گفت: «سال‌ها بعد که در خدمت آقای تفرشی مدتی در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران مشغول به کار بودیم، متوجه شدیم بخش مهمی از اسناد کشور مربوط به جنگ جهانی اول در بازه زمانی ۱۲۹۵ و ۱۳۰۰ اسناد نخست‌وزیری است که به خاطر شرایط خاص دوران جنگ ۸ ساله و خطر نابودی اسناد، به این موسسه منتقل شده بود و همچنان در همان جا نگهداری می‌شود و از دسترس پژوهشگران به دور است.» بیات با بیان اینکه «با بررسی‌هایی که انجام دادم متوجه شدم ستون فقرات اسناد آرشیوی ما را اسناد نخست‌وزیری تشکیل می‌دهند»، گفت: «این منبع و ماخذ اصلی که شامل مکاتبات روزانه میان شهرهای مختلف با مرکز است، بخش چشمگیری از اسناد است که متاسفانه در دسترس ما نیست. این خودش یک کاستی عمده در این حوزه است و اسناد موجود مثل اسناد مجلس سوم به خاطر کوتاه بودن دوره فعالیتش نمی‌تواند به خوبی وقایع مربوط به این دوره از تاریخ را پوشش دهد. به هرحال جنگ برای همۀ دنیا در ۱۹۱۸ تمام شد، اما برای ما تا دو، سه سال بعد یعنی تا ۱۹۲۱ و خروج قوای بیگانه از کشورمان ادامه یافت.»وی با توجه به اسناد و مطالعاتی که در خصوص وقایع جنگ جهانی اول در ایران وجود دارد گفت : «مقداری اسناد و گزارش‌های عادی و روزمره است. حکام، والی‌ها و کارگزارها گزارش‌هایی می‌دادند و شکایت‌هایی مطرح می‌شده است. یک مقدار هم اسناد و گزارش‌هایی است که مخصوصاً از طرف وزارت امور خارجه دستور اکید داده شده بود که خسارت‌ها را ثبت کنید. این خسارات دو بخش دارند. بخشی مربوط به ابتدای جنگ است که تصور این بود موضوعی گذرا است. تجاوزی صورت گرفته و همان موقع می‌خواستیم برای احقاق حق اقدام کنیم، اما دیگری بحثی است که در اواخر جنگ و بعد از بحث ترک مخاصمه پیش می‌آید و احتمال اینکه چیزی به عنوان کنفرانس صلح در اروپا شکل بگیرد و امید و آرزوی عجیبی که در میان ایرانیان بوجود آمد، خصوصاً بعد از بیانیه وودرو ویلسون مبنی بر اینکه قرار است دیگر حقی ضایع نشود و مناسبات عادلانه‌ای برقرار شود. خیلی از ملیون ایران به وجد می‌آیند و فعالیت‌هایی برای تدوین عرض حال آغاز می‌شود برای کنفرانس صلح پاریس. همین زمان است که در وزارت خارجه کمیسیونی تشکیل می‌شود و در مکاتباتی که اخیراً از مرحوم سید باقر کاظمی درآمده نشان می‌دهد که خودش از اعضای این کمیسیون بوده. کمیسیونی است که دستور صادر می‌کند به نقاط مختلف کشور که اعلام کنند چه صدمات و خساراتی دیده‌ایم که بتوانیم اعاده کنیم که در تحقیق و پژوهشی که سرکار خانم دکتر ملک‌زاده انجام داده‌اند به برخی از این اسناد اشاره شده است. این گزارش‌ها و اسناد بعدها در قالب کتابی با عنوان «کتاب سبز» در یک جلد تدوین می‌شود و مبنای دادخواهی ما در کنفرانس صلح پاریس بود. گویا از این کتاب نسخه‌ای به زبان فرانسه هم منتشر شده است.»وی با توجه به اینکه «این کتاب با یک دیدگاه خاص سیاسی در کمیسیونی در وزارت خارجه تدوین شد»، افزود: «آن زمان در کمیسیون وزارت خارجه تصمیم بر این می‌شود که طرف مجادله خودمان را مغلوبین جنگ قرار دهیم، این یعنی نسبت به تجاوزاتی که از جانب بریتانیا و متفقین دیگرش شده، کمتر تکیه شود و بیشتر روی روس و عثمانی تاکید شود. چنین یکجانبه‌گری‌هایی در این سند وجود دارد. مشابه این ملاحظات را در طرح دعاوی ارضی در کنفرانس صلح پاریس هم می‌بینیم، باز هم احقاق حقی که می‌خواهیم صورت بگیرد، متوجه روس و عثمانی است در درجه اول، یعنی آگاهانه تصمیم گرفته می‌شود که ما در خواسته‌های مرزی خودمان بحث جنوب را مطرح نکنیم و مصلحت را در این می‌بینند که حسن توجه متفقین را جلب کنند که به نظر من تاکید بی‌جایی بود. به هر حال به نظر من نوعاً در سندهایی که از آن دوره تدوین و منتشر می‌شود، چنین ملاحظاتی هم وجود دارد.»کاوه بیات با تقسیم‌بندی شایعات و صدمات جنگ جهانی به دو دسته عمده گفت: «دسته اول صدمات ناشی از رویارویی و تقابل ارتش‌های بیگانه در نواحی غربی ایران است که به خاطر طولانی بودن مسیر جبهه درگیری، بیشترین آسیب به مناطقی وارد می‌شود که قرار است بجای پشت جبهه قوای بیگانه که در خاک خودشان قرار دارد و از میدان جنگ دور است، نقش پشتیبان و لجستیک آنان را ایفا کنند. دسته دوم صدماتی است که از ناحیه حضور نظامی قوای بیگانه بر سرزمین ما مترتب میشود که نوع حضور بریتانیا در ایران بیشتر در وجه دوم نمود پیدا می‌کند و عمدتاً در مناطق شرقی و جنوبی هرچند خرابی به ظاهر کمتری دارد و انعکاس اندکی پیدا می‌کند اما پیامدهای آن در سال‌های بعد قابل بررسی است.»او همچنین خاطرنشان کرد: «این بحث متاسفانه تا حدی جنبه سیاسی پیدا کرده است و باصطلاح گز نکرده پاره کردیم. اگر بحث غرامت مطرح بشود که به نظر من بهتر است بشود، یک جاهایی وقایع ناگزیر بوده اما جاهایی هم هست که آنچه پیش آمده، تبعات طبیعی جنگ نبوده است. مثلاً در آذربایجان تحریکات، مداخلات و جنایاتی که صورت گرفته، بعضاً تحریکاتی که از طرف روس‌ها و گاهی متفقین شاهد بودیم قابل بررسی است.»بیات با اشاره به برخی مداخلات خارجی در مناطق شمال غربی که از طریق واردات غیرقانونی اسلحه و توزیع آن میان اهالی توسط میسیون‌های به ظاهر خیریه صورت می‌گرفته، این اسناد را از موارد خاصی دانست که به ما قدرت مانور می‌دهد و تصریح کرد: «ما برای طرح مباحث مهمی چون غرامت و احقاق حق در جریان جنگ جهانی، باید بیش از افسانه‌ها به واقعیات تکیه کنیم. جایی که به نظر من حرف‌های بسیاری برای گفتن داریم.»

                                                                            

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد