زنگ زدم به این پسره که خاطراتم را مینویسد. گفتم: «ببین، جان روحانی، یه چیزی بگم مینویسی؟» گفت: «امکان نداره. من سفارشی کار نمیکنم.» گفتم: «جان جواد، جان اسحاق. خیلی باحاله به خدا.» بچه پررو کلاس گذاشت و گفت: «حالا بگید، شاید نوشتم.» گفتم: «مهرداد بذرپاش رو میشناسی؟» گفت: «اوممم... اسمش آشناست...» گفتم: «بابا نورچشمیاحمدینژاد بود. بعدا هم که از دولت رفت عضو جبهه پایداری شد. جوونه، بر و رویی هم داره ماشالا. اون گفته ( مادر عروس ): مسبب مشکلات اقتصادی و تحریمها، دولت هاشمیرفسنجانیه!» زد زیرخنده و گفت: «روش نشده بگه تقصیر دولت اصلاحاته؟!» گفتم: «نه خب، بسته شدن خانه سینما و فضای بسته مطبوعات و رواج دروغ و ریا توی جامعه تقصیر دولت اصلاحاته. هرکسی بخشی از خیانت به کشور رو به عهده گرفته.» پرسید: «حالا این جمله رو کجا بگنجونم؟» گفتم: «همینطوری بنویس بذرپاش اینو گفته. بسه، نمیخواد بگنجونی. خودش میگنجه اونجا که باید بگنجه.»
چندی بعد یکی از وزرا اظهار فضل نمود ( مادر عروس ثانی )
علی ربیعی بعد از قرنها پیدایش شد. گفت: «آقا جوونها خیلی بیمسئولیت شدن. همش تنپروری. ما الان 2.5 میلیون شغل توی کشور ایجاد کردیم که کسی نمیره سراغش. خیلی بده.» پرسیدم: «جدی؟! چه کاری مثلا؟» گفت: «بز خر، شر خر، خر زور، خر مغز (اینها واسه وصول چک و خردهکاریهای اداری)، خمشو (برای تکریم اربابرجوع)، با سیخ پولدرآراز صندوقصدقات، بلیت پارهکن، «آقا حرکت کن»گو، خفتکن، حمید توی محصولات تبرک، اخلال در ترافیککن، جو ده.» پرسیدم: «جو ده چیه دیگه؟» گفت: «خیلی کار حساس و مهمیه. باید کارهای نکرده دولت رو بیاهمیت و کارهای کرده رو بااهمیت جلوه بده.»
منیع : ویستا نیوز ( با کمی ویرایش