در اختیار داشتن جنگ افزارهای اتمی بالاترین نشانه قدرت در جهان امروز محسوب می شود. داشتن جنگ افزارهای اتمی برای عاملان دولتی یا غیردولتی این امکان را فراهم می آورد تا در جدول "صاحبان قدرت" جایی داشته باشند. این نگرش با وقوع حوادثی چون جنگ خلیج فارس و عملیات ناتو در کوزوو تقویت گردید. مشهور است که ژنرال ساندارجی، رییس اسبق ستاد نیروی زمینی هند، گفته است:
"اساسی ترین درسی که از جنگ خلیج فارس می توان گرفت این است که اگر دولتی بخواهد با آمریکا بجنگد، باید از این کار خودداری کند مگر اینکه به جنگ افزارهای هسته ای (اتمی ) دست یابد."
جنگ افزارهای هسته ای را می توان برای مقابله با استقرار نیروها و زیرساخت های پشتیبانی صحنه ای به کار گرفت و بدین ترتیب از استقرار نیروها در منطقه واگذاری ، جلوگیری کرده، روند استقرار را کاهش داده و یا حتی متوقف نمود. طرح ریزی و انجام حمله به اهداف ثابت بی تردید از حمله به نیروهای صحنه نبرد ساده تر خواهد بود.
امتیاز به کارگیری این سلاح ها علیه اهداف ثابت و منطقه عقبه این است که به جای هدف قرار دادن نیروهای آماده تر (که معمولا نیروهای مانور کننده تاکتیکی می باشند و دارای آمادگی لازم برای جابه جایی هستند)، نیروهای ثابتی که از حافظت و قدرت تحرک کمتری برخوردارند مورد هدف قرار می گیرند.
سلاح های هستهای جنگافزارهایی هستند که در آنها از انرژی حاصل از شکافت یا همجوشی هستهای برای تخریب و کشتار استفاده میشود. این سلاحها در طول تاریخ تنها دو بار توسط ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است.
بمب اتمی نام رایج سلاحی انفجاری است که در آنها از انرژی آزاد شده در فرایند شکافت هستهای، یا گداخت هستهای برای تخریب استفاده میشود. بمبهای اتمی که برمبنای گداخت کار میکنند نسل نوین این بمب ها هستند و قدرتی بسیار بیشتر از بمبهای شکافتی دارند.
مبنای آزاد شدن انرژی در هر دو نوع بمب اتمی تبدیل ماده به انرژی (E=mc²)است اما در بمبهای گداختی جرم بیشتری از ماده به انرژی تبدیل میشود.
اختراع این سلاح، ریشه طولانی در تاریخ علم فیزیک و شیمی دارد اما استفاده از دانش به دست آمده،برای ساخت بمب اتمی بیشتر به روبرت اوپنهایمر و ادوارد تلر نسبت داده میشود.
تاریخچه ی سلاحهای هستهای اولین تلاشها در جهت ساخت بمب اتمی در آلمان نازی آغاز گشت. در این دوران، شیمیدانی به نام "پل هارتک" از اساتید دانشگاه هامبورگ به توان بالقوه نیروی اتمی برای کاربردهای نظامی پی برد. وی در ۲۴ فوریه ۱۹۳۹ امکان استفاده از انرژی هستهای به عنوان یک سلاح با توان تخریبی نا محدود را طی نامهای به وزارت جنگ در برلین اطلاع داد. بهدنبال این امر گروهی برای تحقیق در این رابطه تشکیل شد و وارنرهایزنبرگ فیزیکدان برجسته آلمانی به طور غیر رسمی سرپرست تیم تحقیقاتی آلمان برای ساخت بمب هستهای گشت.
آلبرت انیشتین طی نامه معروف خود به روزولت، رئیس جمهور وقت آمریکا خطر دستیابی آلمان به تولید بمب اتمی را گوشزد کرد. متعاقب این اخطار روزولت دستور ایجاد پروژه منهتن با هدف تحقیق در این رابطه و تولید بمب اتمی را با همکاری کشور انگلستان صادر کرد.
برای این پروژه تأسیساتی در لوس آلاموس در ایالت نیومکزیکو، اوک ریج ایالت تنسی و همفورد ایالت واشنگتن به کار گرفته شدند و تیمی از برجستهترین دانشمندان آن دوران به استخدام این پروژه در آمدند. محققان آلمانی موفق به تولید بمب اتمی نشدند. اگرچه ادعاهایی در زمینه آزمایش نوعی ابزار هستهای توسط نازیها پیش از پایان جنگ جهانی دوم مطرح شده است. اما تیم آمریکایی به سرپرستی فیزیکدان برجسته، جی آر اوپنهایمر موفق به ساخت عملی اولین بمب هستهای شد که در ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ در ناحیهای موسوم به ترینیتی در نیومکزیکو آزمایش شد.
به فاصله کوتاهی در ششم اوت سال ۱۹۴۵، بمب افکن اسکادران ۵۰۹ نیروی هوایی آمریکا موسوم به Enola Gay ( که اکنون در موزهای در واشنگتن نگهداری میشود )، از پایگاهی در جنوب اقیانوس آرام به پرواز در آمد و در ساعت ۸:۱۵ دقیقه به وقت محلی، بمب موسوم به پسر کوچک را بر شهر هیروشیما ژاپن منفجر ساخت و بدین ترتیب نام کشور ایالات متحده آمریکا را برای همیشه در تاریخ، به عنوان تنها کشور استفاده کننده از سلاح کشتار جمعی در تاریخ بشریت ثبت نمود . این بمب که در طراحی آن از ۶۴ کیلوگرم اورانیوم استفاده شده بود، از ارتفاع ۹۶۰۰ متری رها شد و در ارتفاع ۵۸۰ متری سطح زمین با شدتی معادل با انفجار ۱۵ هزار تن TNT منفجر شد.
مجموع تلفات اولیه و کشته شدگان ناشی از عوارض این جنایت بزرگ ضد بشری را بالغ بر ۱۴۰۰۰۰ نفر تخمین میزنند. سه روز بعد در ۹ آگوست انفجار بمب مرد چاق در شهر ناگازاکی ژاپن موجب کشتار ۷۴۰۰۰ نفر انسان دیگر شد. این بمب که از پلوتونیوم به عنوان ماده شکافت پذیر استفاده میکرد، انفجاری به شدت ۲۱ کیلوتن TNT ایجاد کرد.
بمب دیگری نیز در پروژه منهتن تولید شده بود که هرگز از آن استفاده نشد.
پس از پایان جنگ دوم جهانی دانشمندان در آمریکا به تحقیق در رابطه با تسلیحات هستهای ادامه دادند.
اگرچه این تصور وجود داشت که هیچ کشوری دیگری در دنیا نمیتواند تا پیش از سال ۱۹۵۵ به فناوری ساخت سلاح هستهای دست یابد، اما کلاوس فیوکس یکی از فیزیکدانان آلمانی که در رابطه با مواد فوق انفجاری با تیم اوپنهایمر همکاری میکرد، طرحها و جزئیات طراحی بمب آزمایش شده در ترینیتی را در اختیار جاسوسان شوروی قرار داد. به این ترتیب در ۲۹ اوت سال ۱۹۴۹ اتحاد جماهیر شوروی اولین آزمایش اتمی خود را با موفقیت انجام داد و غرب را در وحشت فرو برد. این انفجار اثر زیادی در تسریع جنگ سرد گذارد و موجب ایجاد رقابت تسلیحاتی بین آمریکا و شوروی گردید.
پس از آن ایالات متحده جهت حفظ برتری تسلیحاتی خود، تحقیق در رابطه با ساخت بمب گداختی(یا هیدروژنی) یا به عبارت دقیق تر، تسلیحات گرما - هستهای را آغاز کرد. پیش از این اوپنهایمر به دلیل اتخاذ مواضعی علیه ساخت تسلیحات هستهای از سرپرستی پروژه کنار گذارده شد و ادوارد تلر هدایت عملی پروژه ساخت بمب هیدروژنی را برعهده گرفت.
نخستین آزمایش یک وسیله گرما - هستهای با اسم رمز مایک در نوامبر سال ۱۹۵۲ در جزیره کوچکی به نام الوگالب در مجاورت انی وتاک در جزایر مارشال انجام شد.
وزن تجهیزات به کار رفته در این انفجار شامل دستگاههای تبرید به بیش از ۶۵ تن میرسید. از آنجایی که در این سیستم مستقیماً از ایزوتوپهای دوتریوم و تریتیوم مایع استفاده میشد، به آن لقب بمب خیس(wet bomb) داده بودند .پیش بینی میشد که قدرت این انفجار معادل یک یا دو مگاتن تی ان تی باشد.
اما برخلاف انتظار شدت انفجار معادل ۱۰٫۴ مگاتن تی ان تی بود. نتایج انفجار بسیار هراسناک بود. قطر گوی آتشین حاصل از این انفجار به ۵ کیلومتر رسید. جزیره الوگالب تقریباً تبخیر شد و حفرهای به عمق ۸۰۰ متر و شعاع دهانه ۳ کیلومتر برجای ماند.
کشورهای جهان به چند دلیل از به کارگیری عملی جنگ افزارهای هسته ای (اتمی ) خودداری می کنند:
1- این که اگر حمله مورد نظر یک غافلگیری استراتژیک کامل نباشد، نیروهای تاکتیکی مانور کننده به سرعت از هم پاشیده، دستیابی به هدف نظامی مورد نظر و متناسب با هزینه سیاسی استفاده از سلاح هسته ای بسیار مشکل می شود.
2- ردیابی عامل حمله کننده بسیار آسان است؛ به ویژه اگر این سلاح با روش متعارف پرتاب شده باشد.
3- به کارگیری جنگ افزارهای هسته ای علیه نیروهای آمریکایی تقریبا همیشه با یک واکنش غافلگیرانه روبه رو خواهد شد که هدف آن تسلیم بدون قید و شرط طرف مقابل است.
4- در نهایت این که طرف های متخاصم به تعداد کافی سلاح هسته ای در اختیار ندارند و مسلما هدف قرار دادن نیروهای مستقر در میدان نبرد، پرهزینه ترین شیوه به کارگیری این سلاح هاست.