با این حجم وسیع تبلیغاتی که رسانه ملی برای انصراف مردم از دریافت یارانه راه انداخته، بعید است کسی پیدا شود که انصرافش را اعلام نکند. تلویزیون چنان زیرنویسهای سوزناکی میرود که آدم دلش میخواهد در دور جدید تکمیل فرمهای خوداظهاری به ویلای نداشتهاش در شمال و خودروی شاسی بلند رویاهایش هم اشاره کند. اکثر این زیرنویسها با جمله "من یارانه نمیگیرم تا..." آغاز میشوند و مخاطب با مطالعه آنها درمییابد چگونه تا به حال با دریافت یارانه حق آن کودک تانزانیایی شکم به پشت چسبیده را در شکم خودش میریخته. احتمالا با نزدیکتر شدن به موعد توزیع فرمهای جدید دریافت یارانه حامد زمانی هم ترانهای تحت عنوان "یارانه بگیر ضعیف النفس" را روانه تلویزیون میکند و ما میتوانیم همزمان با گوش دادن به آن، تصاویر انصرافدهندگانی را ببینیم که در صف عابر بانک ایستادهاند و وقتی میبینند یارانهای به حسابشان واریز نشده انگشتان خود را به علامت پیروزی به دوربین نشان میدهند. اگر همکاری دولت و تلویزیون همین طور ادامه پیدا کند به احتمال زیاد تعداد متقاضیان یارانه به حد نصاب نمیرسد و بساط یارانه و یارانهبگیران به طور کلی جمع میشود.
- من یارانه نمیگیرم چون پس فردا میخواهم در یک متر جا بخوابم.
- با انصراف از یارانه به افتتاح هرچه سریعتر آزادراه تهران– شمال و تکمیل ورزشگاه نقش جهان کمک میکنم.
- تحقیقات موسسه شیکاگوبول نشان میدهد فرزندانی که یارانه نمیگیرند سه برابر فرزندانی که یارانه میگیرند عمر میکنند.
- به کمپین یک میلیون یارانه نگیرجهت دستگیری اعضای جیش العدلبپیوندید.
- من نه تنها از دولت یارانه نمیگیرم، بلکه از این به بعد حقوق هم نمیگیرم.
در حال حاضردریافت یارانه به چنان عمل قبیحی تبدیل شده که هموطنان دعوایی به صورت خودجوش ناسزاهایی را از این کلمه استخراج و در مواقع لزوم استفاده میکنند. مثلا به طرف میگویند "برو بچه یارانهای". این یعنی تو با پول یارانه بزرگ شدهای و هیچ خفتی از این بالاتر نیست.
یا مثلا عبارت "مادر یارانه" که به معنی کسی است که مادرش بدون اطلاع او برای یارانه ثبت نام کرده بوده و چه ننگی بالاتر از این؟
در همین راستا ضربالمثلهای جدید یارانهای هم در دست تهیه هستند:
- یارانه بگیر چو یارانه بگیر ببیند خوشش آید.
- یارانه رو که گرفتی، چه یه تومن چه چهل و پنج و پونصد.
- آن یارانه را لولو برد.
- یارانهبگیر همیشه ته چاهه.
- یارانهای که به دولت رواست به خانه حرام است.
در اشعار شاعران ایرانی هم نشانههایی از ناروابودن دریافت یارانه از دولت دیده میشود. مثلا مولانا میگوید:
وا... که شهر بی تو مرا حبس میشود/ یارانگی کوه و بیابانم آرزوست
در اینجا یارانگی بر وزن آوارگی کنایه از کسی است که یارانه نمیگیرد، حتی اگر به قیمت عدم توانایی مالیاش برای زندگی در شهر و پناه بردن به کوه و بیابان تمام شود. در بین شعرا فقط سعدی شیرین سخن یارانه میگرفت. یارانه او هم البته مستقیم میرفت به حساب یار و ریالی از آن را برای خودش خرج نمیکرد.