انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

دروغی بنام ماراتن

 

 

 

یکی از رشته های ورزشی المپیک دو ماراتن می باشد،‌ اما بد نیست بدانیم که این نام از کجا آمده و چطور غربی ها در مورد یک نبرد تاریخی دست به تحریف زده اند و پس از آن نیز با افتخار و برای حقیقی و بزرگ جلوه دادن چنین دروغی ، نام یکی از مهمترین رشته های ورزشی المپیک را نیز ماراتن نهاده اند. 

 

ماجرا از زبان هرودت چنین است:


"پس از تصرف سارد به دست یونانیان، داریوش بزرگ تصمیم گرفت برای انتقام گیری و تصرف بخشی از آتن سپاهی تدارک ببیند و به سوی آتن روانه سازد لذا به این منظور دو فرمانده به نام های “داتیس” و “آرتافرن” را مامور تهیه و آمادسازی لشگری نمود."


این نبرد در سال ۴۹۰ پیش از میلاد و در محلی به نام “ماراتن” رخ می دهد. به نقل از هرودت در این نبرد ایرانیان ۲۰۰ هزار سرباز مسلح و چیزی در حدود ۶۰۰ کشتی جنگی داشته اند در حالی که یونانیان تنها با ۱۱ هزار سرباز در برابر این سپاه معظم صف آرایی کرده اند. در تفاسیری که هرودت ارائه می نماید، سپاه یونان با تدبیری خاص پس از پراکنده شدن ( عقب نشینی سپاه ایران ) مجددا هجوم را آغاز می نمایند و نهایتا سپاه عظیم ایران را شکست می دهند و در پی آن یک سرباز یونانی،‌ مسافتی را از ماراتن تا آتن یک نفس می دود تا خبر این پیروزی مسرت بخش را به اهالی آتن برساند، اما در اثر خستگی مفرط از پای در آمده و می میرد و در عصر حاضر نیز به افتخار این پیروزی بزرگ و مهم تاریخی نام ماراتن را بر یکی از رشته های المپیک می گذارند. 

 

اما اصل داستان این است که عقب نشینی اولیه سپاه ایران یک حربه تاکتیکی بوده و برای اینکه امکان مانور برای کشتی های ایرانی وجود نداشته بخشی از سپاه ایران به فرماندهی داتیس ابتدا با زیرکی عقب نشینی می نمایند و نهایتا بخش دوم سپاه ایران به فرماندهی آرتافرن وارد عمل شده و منجر به شکست یونانیان می گردند. بحث اصلی اینجاست که سپاه ایران قصد داشت بدون جنگ و خونریزی آتن را فتح نماید اما بعد از وقوع یک سلسله کشتار ها سپاه ایران ترجیح می دهد از ادامه جنگ منصرف شود و به جنگ خاتمه دهد و با تصمیم قبلی و نه از روی شکست بازگردد. که متاسفانه مورخین این بازگشت را به حساب شکست ایرانیان گذارده اند و در وصف آن قلم ها زده اند. 

 

برخی از مورخین منصف غربی در مورد این ماجرا چنین می گویند: 

 

“کارستن نی بور” آلمانی، که از شیراز، تخت جمشید و سنگ نبشته بیستون نیز دیدن کرده بود معتقد است: “نوشته های یونانی درباره نبرد ماراتن و جنگ های دیگر ایران با یونان به شعر و افسانه گویی و داستان سرایی از تاریخ نویسی شبیه تر است. آن چه به نظر می رسد این است که سپاه ایران در دشت ماراتن دچار شکست نشده است. چون داتیس، فرمانده سپاه ایران دریافت که بدلیل باریک بودن عرض میدان نبرد، بکارگیری سواره نظام دشوار است، بنابراین فرمان عقب نشینی صادر کرد، هرودت صدور فرمان عقب نشینی را به منزله شکست سپاهیان ایران قلمداد کرده است.”


“ناپلئون بناپارت” نیز در یادداشت هایش آورده که: “درباره پیروزی هایی که یونانی ها به خود نسبت می دهند نباید فراموش کرد که این گفته ها همه از یونانی ها است و گزافه گویی و لاف زنی آنها نیز مسلم است.” 

 

تاریخ را فاتحین می نویسند.

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد