فوتبال در چند سال اخیر چه افتخاری برای مملکت کسب کرده که باید دکترای کشور دو سال از بهترین ایام عمر را بی اجر و منت خدمت کند اما یک فوتبالیست از این قانون به راحتی سرپیچی کند ، از این مهمتر چرا باید فکر کنیم که تنها پولادی و امثال پولادی هستند که سرمایه ملی هستند؟ این همه جوان با سواد و با دانش و متخصص ایرانی که در دوران جوانی باید برای انجام خدمت سربازی دست از کار و رشته و تخصص خود بکشند هر کدامشان یک قهرمان ملی هستند. اگر هر کدام از آنها تا کنون مرتکب چنین تخلفی میشد آیا قانون با آنها با همین مماشات برخورد میکرد؟
.
.
نزدیک به یک ماه دیگر جامملتهای آسیا در استرالیا آغاز میشود و کارلوس کیروش در فاصله کوتاه باقیمانده تا این رقابتها از مسئولان فدراسیون فوتبال ایران میخواهد تا مشکل مهرداد پولادی را برای حضور در تیم ملی حل کند. بازیکنی که به دلیل جعل کارت پایان خدمت خود بعد از جامجهانی دیگر به ایران بازنگشته و همین لجاجت موجب شده که برخلاف دیگران فوتبالیستهای مشکل او حل نشود.
به گزارش تابناک، در آستانه برگزاری رقابتهای جام ملتهای آسیا گویا قرار است پرده جدیدی در پرونده «سربازیگیت» ایجاد شود. پروندهای که بعد از افشای گسترده آن بر خلاف انتظار افکار عمومی برخوردی متناسب با جرم صورت گرفته با متخلفان صورت نگرفت و فوتبالیستهای متخلف و جاعل بهجای روانه زندان و پادگان شدن سر از تیمهای نظامی درآوردند.
اکنون و در حالی که هنوز خیلیها نسبت به اتفاقات رخ داده در ماجرای بازیکن-سربازهای فوتبال ایران اعتراض داشتند و تصمیمات اتخاذ شده در خصوص سرنوشت آنها را متناسب با جرم مرتکب شده نمیدانستد از گوشه کنار زمزمههای در خصوص بخشش و بازگرداندن یکی دیگر از این بازیکنان بهگوش میرسد.
مهرداد پولادی بیشک یکی ستارگان تیم ملیکشورمان در جامجهانی بود و کارلوس کیروش در یک سال اخیر روی او حساب ویژهای باز کرده است. اما از بخت بد کیروش نام بازیکن محبوباش در لیست فوتبالیستهای متخلفی بوده که کارت پایان خدمتشان جعلی بوده قرار داشته. این اما پایان ماجرا نبود. برخلاف سایر فوتبالیستهای متخلفی که در چند ماه گذشته برای پیگیری کارشان به نظام وظیفه مراجعه کردند و سرانجام با اغماض سر از تیمهای نظامی درآوردند مهرداد پولادی تصمیم گرفت با بیتوجهی به اخطار نظام وظیفه دیگر پایش را در خاک کشورش نگذارد و یکی از عجیبترین نقل و انتقلات فوتبال ایران را از پرسپولیس به الشحانیه قطر رقم بزند.
حضور او در اردوی پرتغال تیم ملی باعث شد تا خیلیها به حضور یک سرباز فراری که حتی حاضر نیست پایش در خاک کشورش هم بگذارد موجب شد تا فدراسیون فوتبال بول کند تا مشخ شدند وضعیت نظام وظیفه پولادی او را به تیم ملی دعوت نکند. حالا اما با نزدیک شدن به جام ملتها و نیاز شدید کیروش به او عدهای سعی دارند پای او را به تیم ملی باز کنند.
استفاده از اصطلاحاتی چون قهرمان ملی و سرمایه ملی دستمایهای است تا به افکار عمومی بقبولانند که در در برابر نیاز به پولادی در آستانه جام ملتها جرایمی که مرتکب شده و پشتپایی که به میهناش زده مسئله پیشپا افتادهای است. برخیها حتی پا را فراتر گذاشتهاند و پیشنهادهایی هم برای بازگرداند پولادی به تیم ملی دادهاند.
تازهترین راهکاری هم که ارائه شده این است که «این بازیکن به صورت موقت مجوز حضور در تیم ملی را دریافت کند و بتواند برای تیم ملی در جام ملتها بازی کند و بعد از پایان این بازیها با فسخ قراردادش با الشحانیه به خدمت سربازی برود.» راهکاری که گویا مورد اقبال فدراسیون فوتبال هم قرار گرفته است و مدیران این فدراسیون به دنبال تعامل با نظام وظیفه برای عملیاتی کردن آن هستند.
نکتهای که این دوستان فراموش کردهاند این است که اگر پولادی قصد داشت به قانون احترام بگذارد که با آن وضعیت از پرسپولیس به قطر نمیرفت تا فیفا برای او ITC صادر کند و با همین استدلال هم تضمینی وجود ندارد که او بعد از جام ملتها قراردادش را فسخ کند و به کشور بازگردد.
از این مهمتر اینکه چرا باید فکر کنیم که تنها پولادی و امثال پولادی هستند که سرمایه ملی هستند؟ این همه جوان با سواد و با دانش و متخصص ایرانی که در دوران جوانی باید برای انجام خدمت سربازی دست از کار و رشته و تخصص خود بکشند هر کدامشان یک قهرمان ملی هستند. اگر هر کدام از آنها تا کنون مرتکب چنین تخلفی میشد آیا قانون با آنها با همین مماشات برخورد میکرد؟