گر راست باز و پاک باز باشی و صداقت پیشه کنی ، در هر کاری امیر و عزیز خواهی بود حتی اگر آن کار بدترین و ناپسندترین باشد.
آورده اند که شیخ ما ابوسعید قَدَّسَ الله روحهُ العزیز روزی در نیشابور بر اسب نشسته بود و جمع متصوفه ( صوفیان ) در خدمت او ، به بازار فرو می راند . جمعی وُرنایان (جوانان ) می آمدند ، برهنه . هر یکی اِزارپای ( شلوار ) چرمین پوشیده و یکی را بر گردن گرفته می آوردند . چون پیش شیخ رسیدند ، شیخ پرسید که : « این کیست ؟ » گفتند : « امیر مُقامران ( قماربازها ) است. » شیخ او را گفت که « این امیری به چه یافتی ؟ ( چگونه رئیس و امیر قماربازها و متقلبان شده ای ) » گفت : « ای شیخ ! به راست باختن و پاک باختن . » شیخ نعره ای بزد و گفت : « راست باز و پاک باز و امیر باش ! »
وُرنایان : جوانان
ازارچرمین : شلوار چرمی - لباس جماعت اوباش و جاهل ها و لوطی ها بوده است و تا همین اواخر در خراسان یکی از دشنام ها « خشتک چرمی » بود !
مُقامران : قماربازان
امیر مقامران : رئیس قماربازها
راست باختن و پاک باختن : بدون تقلب همه چیز خود را باختن
گزیده ی اسرار التوحید ؛ انتخاب و توضیح : محمد رضا شفیعی کدکنی