خواب دیدم تو به خاطره های من با خودت حسادت می کردی !
می گفتی کدامشان را بیشتر دوست داری؟
و من مات نگاهت می کردم ...
می گفتی : دیگر جایی نرویم ، کاری نکنیم ، تو آنقدر به آنها فکر می کنی که من را فراموش می کنی ...
و من مات نگاهت می کردم.
می گفتی : دیگر تعریف نکن که کجاها خیلی خوش گذشت ، کجا خیلی خوب بود ...
خیلی چیزها می گفتی.
و من همان وقت داشتم در سرم خاطره جدیدم با تو را می ساختم !
اینکه :
تو چقدر ماه بودی وقتی به خاطره هامون حسادت می کردی .
" صابر ابر "