شیخ را گفتند کی فلان کس بر روی آب می رود ،
گفت سهل است بزغی ( جغزی ) و صعوه نیز بر روی آب می برود.
گفتند کی فلان کس در هوا می پرد ،
گفت زغنی و مگسی نیز در هوا بپرد.
گفتند فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می برود ،
شیخ گفت شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می شود.
این چنین چیزها را بس قیمتی نیست ، مرد آن بود کی در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد و با خلق ستد و داد کند و با خلق درآمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
بَزَغ : وزغ ، غوک
جَغز : قورباغه
صَعوِه : هر پرنده کوچک به اندازه گنجشک
زَغَن : پرنده ای است گوشتخوار از دسته بازها اما کوچک تر از باز
اسرار التوحید