انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

بازگشت به تو

بازگشت

همه راه ها به تو ختم می شوند.

حتی آنها که برای از یاد بردنت 

طی کرده ام.

مرگ

روزی گفتیم

فقط مرگ می تواند

ما را از یکدیگر جدا کند

مرگ دیر کرد

و ما از یکدیگر جدا شدیم 

   دستان تو

دو دستت را به من بسپار

که با آن ها

دلِ خود را نگه دارم

نامه های عاشقانه

باران باران

مانند نامه‌های عاشقانه

بی امان از آسمان فرو می‌ریزد

زمستان ، صدا

و پژواکی تشنه‌ی آغوش

زمستان را دوست دارم

قدم‌زدن‌های شاد تا رسیدن به میعادگاه‌مان

که در میان آب و باران غرق است

زمستان را دوست دارم

آن را قطره‌قطره می‌شنوم

آن را باران ، باران می‌شنوم

مانند صدایی‌ست که به عاشق می‌رسد

بر تنم ببار

که این گریه‌های زمستان

گریه‌های پایان عمر نیست

نشان ِآغاز است

نشانِ امید


محمود درویش در خانواده ای فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند در ۱۳ مارس ۱۹۴۱ در روستای البروه در شرق شهر عکا در فلسطین به دنیا آمد. «البروه» همان روستایی است که ناصر خسرو نیز از آنجا عبور کرده و می‌نویسد: «به دهی رسیدم که آن را بروه می‌گفتند. در آنجا مقبره عیش و شمعون علیهماالسلام را زیارت کردم».

در سال 1947 اسرائیلی‌ها این دهکده را آتش زدند. محمود شش ساله به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شد. سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار ساکنان منطقه، دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی دوباره به آن وارد شدند همه چیز در آن نابود شده بود.

محمود درویش کودکی اش سرشار از خاطره های مرارت بار است؛ فرار از روستای پدری به لبنان و بازگشت به زادگاه، مهم ترین خاطره سال های کودکی است که دامنه تأثیر آن به تمام سال های زندگی و تمام سطرهای شعر درویش کشیده می شود. موضوع دیگر معشوقه ی یهودی محمود ،  ریتاست که به ارتش اسرائیل ملحق گردید و شعله عشق هجران یافته محمود وطن پرست را همیشگی ساخت.

درویش سال‌های زیادی از عمرش را در قاهره، بیروت، تونس و پاریس به تبعید گذراند. محمود درویش سرودن را از زمانی که دانش آموز بود شروع کرد. در سال ۱۹۶۰ نخستین مجموعه آثار او در زمانی منتشر شد که تنها نوزده سال داشت. با دومین مجموعه‌اش بنام برگ‌های زیتون (اوراق الزیتون) در سال ۱۹۶۴، به عنوان یکی از شاعران پیشرو شعر مقاومت شناخته شد. دو موضوع عمده در ساختار اشعار محمود قوام و دوام  می یابد: "عشق و سیاست "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد