ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
چند روز پیش با مدیران یکی از هلدینگهای بزرگ کشور جلسه کاری داشتیم ، تقریبا سه ساعتی در مورد مسائل مختلف حرف زدیم و بحث کردیم جلسه خوب و پر و پیمانی بود. آقای دکتر ... مدیر شرکت آخرش با تعجب پرسید با این توانایی و سابقه و دانش ، چرا نرفتین؟ جواب فوری من یک جمله بود : "من کشورم رو دوست دارم ."
خُب کمی به به و چه چه کردن اما این جواب بدون فکر یا از روی کلیشه و لقلقه زبان و خدای ناکرده برای تحسین دیگران نبود ؛ پشتش منطق و استدلال داشت.
شاید خیلیها آرزو داشته باشن توی خیابون های ونکور ، توکیو ، دوبی یا حتی مسقط قدم بزنن و راه برن. ولی من نه.
شاید خیلیها بخاطر این طرز فکر با دید عاقل اندر سفیه من رو ببینن و نگاه کنن اما راستش هرکس خودش ، خودش رو باید قضاوت کنه هر کس خودش می دونه کجای کاره و چکارست!
مبرهنه که مملکت داره بخش بزرگی از نیروهای متخصص ، نخبه علمی و فکری و دانشگاهی و ورزشی و فرهنگیش رو از دست می ده . می دونم وطنم داره خالی میشه. مملکت داره از همه سرمایههای معنویش خالی میشه. می دونم از اونایی هم که موندن احتمالا عدهای باشن که شرایط مالی و توانایی رفتن رو ندارن شاید هم روح و روان و عاطفه و وابستگیهاشون نمی زاره برن وگرنه زودتر از اینا رفته بودن و اونوقت بود که عمق فاجعه اسفناکتر از این چیزی که هست می شد.
باید واقع بین بود اما به نظرم همین هایی که موندن و سینه سپر کردن کورسوی برگشت به روزای خوبن. آدمایی که میتونن جامعه رو دوباره به تعادل برسونن.
جامعهای که قشر تحصیلکرده و باسواد نداشته باشه جامعه ای کور و نادانه، منزل خرافاته و مطلوب آدمای فاسد و نابکار.
خونه ای که هر عضوش به سمت و سویی بره، قوام و دوام نداره و از هم میپاشه اما امیدوارم این سیر ترک و جلای خاک ایران عزیزم ادامه پیدا نکنه تا سرزمین نیاکانم آینده اش به سمت تاریکی نره که اگه متوقف نشه فرهنگ و ادب تغییر می کنن ، دغدغه ها عوض می شن و اسطورها سقوط می کنن و هویت و اصالتمون از دست می ره.
من در این کشور موندم و خواهم موند چون از همین خاک و ریشه زائیده شدم . کارِ رفته ها رو تنقید نمی کنم اما من مال این مملکت هستم یا بهتر بگم این مملکت مال منه . وقتی میتونم روی صنعتم ، دانش جامعه ام ، روی همکارام روی جوونای این مملکت تاثیر بزارم، چرا نباشم؟ بله سخته تحمل مشکلات رنگ و وارنگ و کوچیک شدن ها . اما باید چراغی روشن بمونه تا امید زنده باشه.
من و خیلیهای دیگه می شد که بریم و بگیم فلان مملکتی که صاحب نداره. اما هر جور فکر کردم دیدم صاحب این مملکت خودمون هستیم ، من و شما. مگه کسی میتونه بیخیال و آسوده ، مادر بیمار و بی کس اش رو تنها بذاره؟ بره!؟ اینجا مادر تک تک ماست ! ایران! ایران سترگ!
شاید هر جای دنیا بشه زندگی کنم اما فقط اینجاست که میتونم راه برم ، زنده باشم ، گریه کنم ، بخندم ، نفس بکشم و از نفسهام لذت ببرم هرچند ....
ز کژی گریزان شود راستی پدید آید از هر سوی کاستی
کنون دانش و داد یاد آوریم بجای غم و رنج داد آوریم
برآساید از ما زمانی جهان نباید که مرگ آید از ناگهان
ز یزدان بران گونه دارم امید که آید درود و خرام و نوید
سپاس – نماد
26/اردیبهشت / 1401
پی نوشت :
عکس اول ؛ آقا مسیحا در استانبول - کشور ترکیه
عکس دوم ؛ توکیو کشور ژاپن
عکس سوم ؛ ایتو - شیزوکا کشور ژاپن
سلام استاد
ان شاءالله همیشه تندرست و پیروز باشید و همه با هم با سربلندی و افتخار به کشور عزیزمون خدمت و آبادش کنیم
سایه تون مستدام