رفتار سه تا چهار روزه رسانه ها بعد از برخورد موشک به هواپیمای اوکراینی و انکار واقعیت در آن سه چهار روز را کسی از یاد نمیبرد یادمان نمیرود صداوسیما برنامه های متفاوتی گذاشته و با کارشناسان مختلفی صحبت کرد تا برخورد موشک به هواپیما را دروغ معرفی کرده و آن را یک حادثه به دلیل نقص فنی بداند. خیلی از رسانه های دیگر نیز همین خط را دنبال می کردند. بعد از معلوم شدن واقعیت بسیاری با این پرسش مواجه شدند که پس وجدان های عده ای که این رخداد را به گونه ای دیگر جلوه دادند چگونه راضی شد؟ هرچند این رسانه ها و صداوسیما بعد از بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کردند که نمیدانستند این واقعه برخورد موشک بوده، اما باز هم این سوال را ایجاد کرد که چه طور در مورد چیزی که نمیدانستید تا این اندازه صریح و مطمئن اظهار نظر کرده اید و آن را به خورد مخاطبان البته اندک خود داده اید. دروغگویی آگاهانه یا نا آگاهانه رسانه ها در آن چند روز افتضاح وصف ناشدنی بود که تا مدت ها این سوال را مطرح می ساخت که مگر می شود تا این اندازه رسالت رسانه ها از مسیر صحیحش به دور باشد. البته در مورد خیلی از حوادث دیگر نیز خبرها یا گزارش هایی تهیه شده که روایت این رسانه ها را شک برانگیز و باعث تاسف کرده است.
در واقعه ای که برای مرحوم مهسا امینی رخ داده، نیز شاهد رویکردی مشابه، یک طرفه و تاسف بار از سوی برخی رسانه های خاصی که رفتارشان مطابق با خوانش اکثریت مردم نیست بودیم. رویکردی که بنا داشت مسئولین گشت ارشاد را بی گناه تر جلوه دهد و شخص امینی را مقصرتر!
پرونده پزشکی مهسا صحت داشته باشد، گناه مقصران را بیشتر میکند نه کمتر. هنوز مهسا امینی فوت نکرده بود که در نوشتارهایی از سوی «فارس» از مهسا امینی به عنوان یک هنجار شکن نام برده شد و آمد: “به دنبال حادثه تلخ عارضه قلبی خانم مهسا امینی که به دلیل هنجار شکنی برای اخذ تعهد و آموزش قوانین به مقر پلیس منتقل شده بود …”نگاه بی رحمانه به قربانی این حادثه در حالی بود که خبرگزاری مذکور تلاش داشت تا با اشکال مختلفی این مرگ را توجیه کند آن طور که پیش از اعلام نظر پزشک قانونی و برخلاف نظر خانواده جان باخته، از پرونده پزشکی امینی سخن می گفت و تومور مغزی عمل شده و دیابت نوع یک وی. که هیچ یک در صورت صحت گناه مقصران این حادثه را نه تنها نمیکاهد بلکه بیشتر هم می کند و نشان میدهد که رفتارهای شوک برانگیز مقصران حادثه بدون توجه به وضعیت پزشکی افراد صورت می گیرد درست مثل همان وقتی که مادری جلوی گشت ارشاد را گرفته بود و می گفت که «فرزندم مریض است» و بی توجه به او گشت ارشاد محل را ترک کرد. بنابراین پرونده پزشکی مهسا امینی نه تنها از گناه مقصران کم نمی کند بلکه بر آن می افزاید با این حال این خبرگزاری تلاش داشت تا از این طریق به خیال خود از جرم مقصران بکاهد.
.... نمک بعدی را مدیر عامل همشهری میپاشد و اوهم مانند «فارس» مهسا امینی را خطاکار معرفی میکند و می نویسد: “هر کس در مسیر رسیدگی به خطایش دچار عارضه شد، مقصر نظام است؟ ناجاست؟”
آن همه دختر در آن فیلم تاسف بار
نمایش فیلمی تقطیع شده بی صدا و با تفاسیر آب و تابدار هم نمیتواند از اندوه فاجعه کم کند. بخصوص وقتی در همان فیلم خیل عظیمی از دخترانی دیده می شود که مثل مهسا آن جا امده اند و مثل او تحت فشار استرس و ناراحتی هستند. به راستی این جماعت بزرگ روزانه به ساختمان وزرا و جاهای دیگر برده می شوند که تحت چه آموزشی قرار بگیرند؟ چه چیزی به آن ها آموزش داده شود؟ این آموزش ها جز اینکه گروهی را روزانه نسبت به شرایط موجود معترضتر کند و آنها را پر از نفرت و خشم، چه تاثیر دیگری دارد؟
صداوسیما تلاش کرد تا شرایط را با این فیلم و تفاسیر مدیریت کند اما داستان رفتار این رسانه ها وقتی خاصتر می شود که استوری خبرنگار صدا و سیما درباره گزارشش از صدا و سیما را ببینم که به نوعی به خطی که در رسانه های خاص وجود دارد اشاره دارد تا حدی که گویی با عذاب وجدان در باره گزارش خود از ماجرای مهسا امینی می نویسد. علی حمزه ای خبرنگار و گزارشگری که گزارش مربوط به مهسا امینی در صدا و سیما از او بود در اینستاگرام نوشت: “سخت است اما اعتقاد دارم ما خبرنگاران بیشتر به خاطر نگفته هایمان در روز قیامت کیفر می شویم تا گفته هایمان”
اشاره او به روز قیامت و کیفر در آن زمان خود بیانگر این است که در این حادثه برخی رسانه ها چه کرده اند و چگونه راه را به خطا رفته اند....
امید کاجیان، روزنامهنگار ---- انصاف نیوز
به نام خالق عالم قادر
اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
الغوث الغوث الغوت