احتمالا تا حالا اسم شنقل رو شنیدید ؟
اگه نشنیدید اسکول رو که دیگه حتما شنیدید !!!
اسکول پرنده ای که تمام تابستون رو به جمع کردن غذا و دانه برای زمستون می گذرونه ، حاصل این زحمت طاقت فرسا رو هم برای اینکه به یغما نره می بره یجا قایم می کنه ، ولی زمستونا به خاطر ضعف حافظه (نه به خاطر.... فکر بد نکنید ) یادش می ره غذا رو کجا قایم کرده و بیشتر زمستون گشنه می مونه ،به این پرنده ابر هوش می گن اسکول .
ادامه مطلب ...
متن این نوشته از روی گفتگوی واقعی ضبط شده ی فرکانس اضطراری کشتیرانی اسپانیا، روی کانال ۱۰۶ سواحل Finisterra Galicia میان اسپانیاییها و آمریکاییها در ۱۶ اکتبر ۱۹۹۷تهیه شده است.
اسپانیاییها (با سر و صدای متن): A-853 با شما صحبت میکند. لطفاً ۱۵درجه به جنوب بچرخید تا از تصادف اجتناب شود. شما دارید مستقیماً به طرف ما میآیید. فاصله ۲۵ گره دریایی.
آمریکاییها (با سر و صدای متن): ما به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به شمال بچرخید تا با ما تصادف نکنید.
اسپانیاییها: منفی. تکرار میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا تصادف نکنید.
آمریکاییها (یک صدای دیگر): کاپیتان یک کشتی ایالات متحده آمریکا با شما صحبت میکند. به شما اخطار میکنیم ۱۵ درجه به شمال بچرخید تا تصادف نشود.
اسپانیاییها: این پیشنهاد نه عملی است و نه مقرون به صرفه. به شما پیشنهاد میکنیم ۱۵ درجه به جنوب بچرخید تا با ما تصادف نکنید.
اسمش فلمینگ و کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمک شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد. وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید. آونجا ، پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد. روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد. نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد. نجیب زاده گفت: " میخواهم ازتو تشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید." کشاورز اسکاتلندی گفت: " برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد." در همون لحظه،
ادامه مطلب ...