هنوز در شوک از دست دادن استادی هستم که بسیار به من آموخت چه در زمینه علم و چه در عرصه اخلاق و انسانیت ، استادی که همیشه سمت حق بود ، زبان به غیبت و بد گویی همکاران آلوده نمی کرد و عمل و کلامش یکی بود.
بیش از شانزده سال بعنوان دوست ، برادر و همکار در کنار هم بودیم ، از این مدت چهار سال در قامت مدیر از او یاد می گرفتم ؛ انسانی وارسته ، ساده ، خوش اخلاق و بی ریا .
یادش گرامی، گاهی با هم چالش کاری پیدا می کردیم ، صدایمان بلند می شد ، ناراحت می شدیم ، خوشحال می شدیم ، لحظات تلخ و شیرین بسیار با هم داشتیم از گریه برای تعدیل همکاران تا خفگی تحریم ها، از خند ه های مراسم عید تا غم حضور در مراسم همکاران و....
مهندس پر بود از قصه های زندگی ، درس های اخلاقی ، داستانهای آموزنده و سرشار از امید با اینکه هشت سال رنج سرطان را تحمل می کرد و این اواخر توان ایستادن نداشت اما هیچگاه لب به گلایه نمی گشود و معترض نمی شد.
یکی از بهترین متخصص های علم موتور ، دوره دیده MTU آلمان ، مردی بسیار متواضع و افتاده ، دوست داشتنی و درجه یک. ادامه مطلب ...
تمامِ این زمستان را
صرف گردآوری کلمه خواهم کرد
که وقتی بهمن رسید
زیباترین ترانه را برایت بنویسم
و بنگارم که بوی بهمن کسی را عاشق نمی کند ، فقط ؛جای خالی ،خالی تر می شود
آنگاه این مطلب در ذهنم تداعی شود که :
ما تماشگران جا مانده ایم
پشت درهای بسته
دیر شد ( شاید هم دیر رسیدیم )
خیلی دیر ادامه مطلب ...
گران باش ؛
گاهی برای خودت هم خط و نشان بکش
رژیم ارزشمندی و غرور بگیر
به دلت اجازه نده هر کار که دلش خواست بکند
و بامنت هر کس را کشیدن ،
تمام هویت و ارزشت را لگدمال کند.
خودت را تحمیل نکن ، بگذار انتخابت کنند
یاد بگیر اگر کسی تو را نادیده گرفت ؛
بی هیچ حرف و سوالی ، مسیرت را جدا کنی ادامه مطلب ...