ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ماه مبارک رمضان، ماه فعالیت و جنب و جوش تمام و کمال بچههای سما بود چه روز های عادی که هر روز افطاری شیر کاکائو و شیرینی یا خرما آماده می شد و چه شب های قدر که تا سحر مراسم و پذیرایی برگزار می شد....
در ماه رمضان هر روز حدود یک ساعت قبل از اذان مغرب شیر تحویل آشپزخانه مسجد می شد ، شیر جوشانده شده و سپس با کاکائو ترکیب و آماده پخش پس از نماز جماعت بود.
غروب پنجم رمضان سال ۸۲ بچه ها مثل هر روز شیر را گرفته و روی اجاقگاز قرار داده بودند ، تقریبا شیر به دمای جوش رسیده بود مصطفی در دیگ را برداشت تا وضعیت شیر را بررسی کند که ناگاه جعبه کبریت ها که روی در دیگ قرار داشت به درون شیر سقوط کرد تا کفگیر را برداشتم و خواستم کبریت ها را از شیر بگیرم جعبه ها وارفته و تمام گوگرد کبریت ها در شیر حل شده بود ، فقط چوب شسته بیرون میآمد، نماز جماعت شروع شده بود اول خواستیم شیر را تخلیه و آب جوش کنیم و آب جوش و شیرینی بدهیم ولی عملا زمان کم بود و امکان نداشت پس باید فکر دیگری می کردیم. ادامه مطلب ...