روش جدید آموزش " ف "تنها و " ف " چسبانیده در کتاب های جدید کلاس اول ابتدایی به شرح زیر است :
عبارت " لنگ انداختن " هنگامی به کار می رود که شخص ثالثی بخواهد اختلاف موجود بین دو یا چند نفر را رفع کرده و واسطه صلح و آشتی شود. در این گونه موارد می گویند: فلانی داره لنگ می اندازه. یعنی قصد دارد دعوا و اختلاف فیمابین را با کدخدا منشی حل و فصل کند.
این ضرب المثل در جای دیگر هم به غلط مورد استفاده و استناد قرار می گیرد و آن موقعی است که یکی از دو نفر هماورد و مبارز مغلوب و تسلیم شده باشد. در این موقع گفته می شود: بالاخره فلانی لنگ انداخت. یعنی از عهده دفع حریف برنیامد و تسلیم شد.
به عللی که در زیر توضیح داده می شود مدلل و مسلم می گردد که منظور از لنگ انداختن واسطه صلح و آشتی شدن است نه مغلوب و تسلیم شدن، و هر کس از این ضرب المثل به منظور اظهار تسلیم استفاده نماید اشتباه کرده است.
همان طور که از اسم و عنوان باستانی مستفاد می شود این ورزش از قرون و اعصار قدیم در ایران به یادگار مانده است و با وجود تنوع و تازگیهایی که در انواع و اقسام ورزش پدید آمد اما همچنان اهمیت و اعتبار این ورزش و این سنت باستانی به قوت خود باقی مانده است.
ورزش باستانی اگر چه از ورزشهای سنگین شناخته شده و جز زورمندان و پهلوانان را در این صحنه راهی نیست ولی از انصاف نباید گذشت که در این مکان تمام نکات و دقایق اخلاقی و مذهبی لحاظ می شود. احترام بزرگترها و یا به اصطلاح ورزشکاران پیش کسوتها ، میانداران ، سردمداران ، پهلوانان و قهرمانان سابق و لاحق به تمام معنی کلمه رعایت می شود.
جوانان و پهلوانان زورخانه با وجود سینه های پهن و بازوان ستبر و اندام عضلات پیچیده، از اظهار تواضع و فروتنی و بزرگداشت معمرین و پیش کسوتها و دستگیری از ضعفا و احقاق حقوق مظلومان و ستمدیگان ذره ای فروگذار نمی کنند. هنگام ورود به گود زورخانه زمین ادب می بوسند و با نیایش پرودگار توانا و نثار صلوات جلی سر بر آستان خاتم پیغمبران (ص) و مولای متقیان (ع) و یازده فرزندش می سایند.
هیچ گاه نمی توان هویت یک ملت را تغییر داد ، شاید آنان که خود را صاحب ملت های آذربایجان ، ترکمنستان ، افغانستان ، تاجیکستان ، ارمنستان ، بحرین و سایر تکه های وطن من می دانند به روش های مختلف سعی و همت خود را برای تغییر فرهنگ ، زبان و نوشتار این هم وطنان بکار گیرند ولی باید به این سبک سران و دژخیمان وطنم و کشور پارسیم بگویم که قلب فرزندان ایران هماره به عشق میهن می تپد .
این مطلب را بدان سبب می نویسم که دیدم دولت ایران ستیز آذربایجان کتیبه های پارسی آستان شاعر بزرگ ایران زمین نظامی گنجوی
هم او که می گوید :
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد دل ز تن به بود ، یقین باشد.
را بر داشته و بجای آن کتیبه های روسی زبان و ترکی آویز کرده بود. ( در حالی که آذری های عزیز همگی از نژاد آریا و ایرانی اند ولی ترکها از نژاد تازی می باشند. )
اما ای کاش این افراد می دانستند که هویت ملت ها را نمی توان با ساخت خط ، تاریخ و فرهنگ جعلی تغییر داد.
محمد کاظم کاظمی شاعر زیبا سرای افغان چه زیبا درد هجر و دسیسه های دشمنان با زور شمشیر و تزویر سیاست برای ایجاد خطوط فرضی نفاق و جدایی بنام مرز بین مردمان یک سرزمین کهن در حالی که مرز های خود را بر می دارد به شعر در می آورد.
شمشیر و جغرافیا
بادی وزید و دشت سترون درست شد
طاقی شکست و سنگ فلاخن درست شد
شمشیر روی نقشهی جغرافیا دوید
اینسان برای ما و تو میهن درست شد
ادامه مطلب ...