اخیرا ریچارد برانسون 10 راز موفقیت خود را در یک نشریه معتبر منتشر کرده است که البته این موضوع به من و شما مربوط نمیشود، چون این رازها مربوط به خارج است و در ایران معمولا کارهای اصولی جواب نمیدهد. برای همین ریچارد را فراموش کنید و به رازهایی که میتواند زندگی بهتری در ایران برایتان رقم بزند فکر کنید برای مثال شاید در بلاد کفر خیلی سخت باشد که بدانند «چه کسی پنیر آنها راجابهجا کرد،» اما در ایران کافی است شما بههمراه یک نوشابه خانواده بروید میان جمعیت و از آنها بپرسید: «دوستان عزیز، چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد؟» تا پس از سه دقیقه تمامی مردم کشور اعتراف کنند اشتباها یک قالب پنیر شما توی کیفشان جا مانده. حالا شما بیا و ثابت کن کلا یک قالب بوده، مگر مردم زیر بار می روند؟
در کنار موضوعاتی اینچنینی، چند شیوه کلی برای رسیدن به موفقیت در ایران وجود دارد که باید حتما به آنها توجه کنید.
یک) سعی کنید موفق باشید؛ حالا فکر نکنید ریچارد برانسون چون اسمش خارجی است خیلی نکته مهمتری گفته بود. او گفته بود به خودتان شک نکنید، باز خدا پدر و مادر ما را بیامرزد که گفتیم بروید موفق باشید. حالا اگر اسم ما هم خارجی بود دو ساعت مینشستید با دقت گوش میکردید ببینید منظورمان از این جمله چه بوده، اما یکربع برای هموطن خودتان وقت نمیگذارید. شما اصلا لیاقت رسیدن به موفقیت را ندارید، همان حقتان است که در شرایط حساس کنونی باشید.
دو) راه و روش رسیدن به موفقیت اصلا مهم نیست، هنر و دانش خاصی هم لازم ندارید، تمام آنچه که شما نیاز دارید یک دستمال است. بله، دستمال. فکر نمیکردید اینقدر ساده باشد، نه؟ حق دارید، چون تا بهحال نشنیده بودید کسی با استفاده از دستمال به موفقیت رسیده باشد. دستمال را بردارید و غبارها را از جلوی چشمانتان بزدایید. از نظر ما که شما در چنین حالتی آدم موفقی هستید، باز هم اگر نظر شخص دیگری برایتان مهم است، بروید نظر او را بخوانید. من واقعا نمیفهمم انتظار آدم از یک دستمال چه میتواند باشد. دستمال قدرت داداش کایکو که نیست، همین دستمالهای صدبرگ دولایه خودمان است. تازه اگر هم یک در میلیون به موفقیت نرسیدید، چهار بار آن را توی هوا تکان بدهید و پاهایتان را هم مقداری جلو و عقب کنید خودش یک مدل رقص است. همین که چهار نفر به شما بگویند مرتیکه رقاص، خودش کم موفقیتی نیست. اصولا هر چه دیگران بیشتر به آدم فحش بدهند، آدم معروفتر و بهنوعی موفقتر محسوب میشود.
سه) همین که 500 تومان پول روزنامه دادید و انتظار دارید امروز میلیاردر بشوید نشان میدهد شما انسان موفقی هستید. از شما موفقتر آنهایی هستند که از طریق سایت روزنامه پیگیر مطالب این صفحه هستند و همان 500 تومان را هم پسانداز میکنند. این گروه دوم که خودشان میتوانند سری کتابهای رازهای موفقیت را بنویسند، منتها درگیر روزمرگی شدهاند و فرصت نمیکنند.
ادامه مطلب ...
بالاخره بعد از گذشت دو ماه از ماجرای ناپدید شدن هواپیمای اماچ 370 مالزی واقعیتهای دیگری از این معما رمزگشایی شد.
گزارشها حاکی است که سیا از همان لحظات نخستین از متلاشی شدن هواپیما بر اثر شلیک اشتباهی موشک از ناو آمریکایی اطلاع داشته و دستور سکوت صادر کرده بود. رسانهها نیز با ایجاد توفانی از خبرها و مطالب هیجانانگیز و تخیلی، وظیفه گمراه کردن افکارعمومی را داشتند.
رسانههای غربی، اگرچه بسیار دیرهنگام، اما سرانجام از داستانپردازی درباره دخالت جن و پری و بیگانگان فضایی دست کشیده و به علت اصلی و منطقی نابودی هواپیمای مالزی پرداختند.
رسانههای جریانساز آمریکایی به ویژه سیانان، فاکسنیوز، انبیسی و آسوشیتد پرس، در حالی بیش از دو ماه مردم جهان و سایر رسانهها را با انواع و اقسام خبرها و تحلیلها گمراه کردند که از همان ابتدا علت سقوط هواپیمای بوئینگ777 مالزی را میدانستند و عملکرد کم سابقه و عجیبشان در تولید و انتشار خبرهای فانتزی و زرد، تلاشی هدفمند برای دفاع از اعتبار و منافع ملی کشورشان بوده است.
از همان روز نخست حادثه نیز، اکثر کارشناسان عقیده داشتند تنها دلیلی که باعث ناپدید شدن آنی هواپیما شده، متلاشی شدن ناگهانی آن با انفجاری بسیار بزرگتر از یک بمب دستساز بوده و به احتمال زیاد، هواپیما در اثر اصابت یک یا دو موشک قدرتمند، تکهتکه و نابود شده است.
«کریس ریچاردز»، نویسنده و گزارشگر نشریه انگلیسی میرور، یکی از نویسندگانی است که با فروکش کردن توفان داستانپردازیهای عجیب و غریب رسانههای آمریکایی، توجهات را به تنها گزینه منطقی جلب کرده است.
ریچاردز مینویسد: منطقیترین احتمال این است که هواپیما در اثر شلیک موشک آمریکایی، به عمد یا اشتباه، سقوط کرده و این کشور به خوبی آن را پنهان نگه داشته است.
«جان چاکمن»، مدیر اجرایی و کارشناس امنیتی شرکتهای نفتی کانادا نیز معتقد است؛ موشکهای جدید قطعات تکهتکه شده هواپیما را ذوب و مچاله کردهاند و حتی اگر بخشی از پیکره هواپیما باقی مانده باشد، در عمق 6 کیلومتری و لابلای صخرهها و کوههای عظیم قعر اقیانوس ناپدید شده و ایالات متحده اطمینان دارد شواهد فیزیکی هرگز پیدا نخواهد شد.
این مدیر باسابقه امنیتی میافزاید: این اتفاق بیسابقهای نیست و ارتش آمریکا حداقل سه بار هواپیماهای غیرنظامی را ساقط کرده است.
سیا بر واقعیت سرپوش میگذارد
دکتر «کوین بارت»، نویسنده آمریکایی نیز معتقد است سازمانهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا، دقیقا میدانند که چه اتفاقی برای هواپیما افتاده است.
این نویسنده آمریکایی میگوید: این هواپیما ناپدید نشده، بلکه همه شواهد از همان ابتدا نشان میداد سقوط کرده است.
تبلیغ یکی از فیلمهای عید صدا
و سیما به این شکل بود: سریال "تایتانیک"، نسخه اصلاح شده مناسب برای
خانواده ها هر شب در ایام نوروز از شبکه ... (حالا مثلا تا الان همه برنامه ها
نسخه اصلی و با تمام جزئیات بوده)
یعنی این موج راستگویی کم کم به صدا و سیما هم دارد سرایت می کند. بالاخره خانواده
رد می شود و نمی توان خیلی چیزها را نشان داد. البته تا الان هم خیلی برنامه ها
همینطوری نشان داده شده، منتها بعد از بازبینی مجدد، ورژن سوم آنها قرار است امسال
عید رونمایی شود.
فیلم تاکسی 4: دختر جاسوس فیلم، درواقع جاسوس نبوده و فقط برای گرفتن جزوه
کلاس رانندگی پایه یک قهرمان داستان پیش او رفته است. بهخاطر همین اصلاً نیازی
نیست داستان را بیخود کش داده و با نشان دادن بخشهای مربوط به او وقت مخاطب را
بگیریم. بنابراین فیلم در صحنه های رانندگی (البته بدون موسیقی مبتذل غربی و البته
جیغ و داد آدمهای داخل فیلم) خلاصه می شود و برای پر شدن برنامه، لابهلای فیلم،
ناگهان بخشی از صحبت های رحیم پور ازغدی پخش می شود تا بار علمی فرهنگی هنری
اجتماعی سیاسی ورزشی فکری برنامه بچسبد به سقف.
فیلم تروی: این وری ها، خواهر پادشاه آن طرف را می دزدند و باعث جنگی خونین
می شوند. یعنی این جوری که یونانی های باستان روی خواهرشان غیرت داشتند، داش آکل
روی دوروبریهایش نداشت!