با آنکه بخش های دولتی و از همه مهمتر، سازمان دامپزشکی هرگونه وجود هرمون در گوشت مرغ و تولیدات پروتئینی را انکارمیکنند، اما متخصصان پزشکی و بررسیهای آنها گواه از وجود درصدهای مختلفی از آنتیبیوتیکها در گروههای مواد غذایی دارد که آسیب های جدی به بدن انسان میرساند.
یکی از مصارف غذایی مهم ایرانیها ، گوشت مرغ، فرآورده های آن و انواع پروتئین های گوشتی است که در کنار گروه های مختلف محصولات کشاورزی، از درصد های مختلف آنتی بیوتیک ها و هورمون برخوردار هستند.
فقط سرانه مصرف مرغ در ایران بالغ بر 24 کیلوگرم است که آنتی بیوتیک های تزریقی به آنها، آسیب های جدی به شهروندان وارد کرده که البته کمتر در مورد آن و آسیب هایی که به سلامت مردم وارد شده ، گفته می شود.
در دهه ۱۹۴۰ دانشمندان دریافتند که افزودن آنتی بیوتیکها و ترکیبات آنابولیک مانند استروژن مصنوعی به غذای دام و طیور باعث بهبود افزایش وزن در آنها میشود و در همان سالها بود که تولید تجاری آنتی بیوتیکها و استروژنها شکل گرفت. در دهه ۱۹۵۰ سازمان غذا و داروی آمریکا، (FDA )مجوز مصرف این مواد را در دامپزشکیها صادر کرد. از همان زمان تا کنون همیشه افرادی بودهاند که مردم را از مصرف محصولات پرورشی که شامل میوهها هم میشد منع میکردند و درست در مقابل آنها کسانی بودند که استفاده از هورمونها در محصولات غذایی آن هم در سطح گسترده و همچنین تاثیر منفی روشهای افزایش سرعت و کیفیت رشد را به شدت تکذیب میکردند و اعتقاد داشتند که گروه اول بیش از حد مسئله را بزرگ میکنند. این افراد جوجهای را که قبلا ۸۰ روز طول میکشید تا تبدیل به مرغ شود و حالا این فرآیند ۳۵ روزه انجام می شود را مربوط به تکنیکهای پرورش دام و طیور میدانند!
ادامه مطلب ...
برنامه این هفته پایش، در سوال نظرسنجی خود، ریشه ای ترین مشکل صنعت خودروی ایران را با سه گزینه به قضاوت و رای بینندگان سیما گذاشته بود: ۱.انحصار ۲.تحریم ۳. مدیریت.
نکته جالب در نتیجه این نظر سنجی این بود که بینندگان سیما رای بسیار کمی به گزینه تحریم به عنوان ریشه ای ترین مشکل صنعت خودرو دادند. این درحالی است که برخی مدیران دولتی برای توجیه ناکارآمدی های خود، آثار و ابعاد تحریم ها را بسیار بزرگ و مهم جلوه می دهند و مشکلات اقتصادی را صرفا نتیجه تحریم ها معرفی می کنند
پراید ( ..... ) میلیون تومان کیا سیدو، برادر پراید ( ۱۱۵۰۰دلار ) با نرخ مبادله ای می شه ۲۸ میلیون تومان
روزگار، ما را به جایی رسانده که به پراید نامه بنویسیم. (فکر کن!) پراید عزیزم، شنیده ام مرز هجده یا شاید بیست میلیون تومان را رد کرده ای. ای قشنگ تر از پریا از این به بعد، انصافا، تنها تو کوچه نریا. چون با این وضعیت زورگیری، اختلاس و... کلابچه های محل دزدن و خدای نکرده زبانم لال یکجا تو رو می دزدند.
پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ای لاستیکت تو حلقم، ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ای دور رینگت بگردم، فکر می کردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان هجده میلیون تومان بشوی؟!
ای پراید، ای نازنین، ای ماکسیما مخفی، ای طرح ژنریک بنز، ای پرادو مینیمال تو الان در شرایطی هستی که می توان لنت هایت را طوطیای چشم کرد. تو الان در موقعیتی هستی که دود اگزوزت صد مرتبه از هوای فرحزاد مصفی تر است! تو چنان مقام و منزلتی داری که مردم عاشق جیب چاک تو هستند. یعنی قیمتت جیب جر می دهد، باقلوا! من در حسرت آن لحظه خواهم سوخت که سایپا سر در کارخانه اش بیلبورد بزند « این ور پراید اوفینا/ اون ور پراید اوفینا »