سال هفتاد و نه به یه عروسی دعوت شدیم عروسی به شکل سنتی و در روستا برگزار می شد ، تقریبا در این مراسم ها اکثر بزرگان دالوند حضور پیدا می کردن ، من اون زمان سال اول دانشگاه بودم و چون پدرم مشکل کاری داشت ، ناگزیر من بجای ایشون در این عروسی حاضر شدم . در این عروسی ها رسم بود که دوتا فضا در نظر گرفته می شد یکی توی محیط باز که با ساز سنتی ( دهل و سرنا ) مراسم گرم می شد و تا ظهر معمولا جوان ها مشغول بودن و یکی هم برای بزرگترها که معمولا یه ساختمان در نظر گرفته می شد که با آوای کمانچه و صدای خوانندگان خوش صدا جو آرام تری ایجاد می شد. نزدیک ظهر هم برای نهار و استراحت معمولا دو سه ساعتی مراسم آروم می شد و نوازندگان تعطیل می کردند این چند ساعت فرصت بسیار با ارزشی بود برای حال و احوال پرسی و خبر گرفتن از هم .دیدارها تازه می شد و افراد دور افتاده از سرزمین پدری با بزرگترهای فامیل آشنا می شدن . بهر حال مراسم بسیار با ارزش و زیبای بود که متاسفانه اخیرا این مراسم ها هم دچار تغییرات زیادی شدن و خیلی از اون رسوم قشنگ کم رنگ شدن و حتی اون موسیقی زیبا لری و لکی با ارگ و ... زننده و آزار دهنده شده . و اما رسم بود که بعد از صرف نهار یه سینی رو با دستمال های مخصوصی که توشون چندتا نقل گذاشته بودن جلوی میهمانها می ذاشتن و هر کی یه دستمال بر می داشت و مبلغی رو بعنوان هدیه توی سینی می ذاشت
ادامه مطلب ...
یه روز یه آدم دیوونه به کشور ما حمله کرد ، اون روز یه آدمایی زندگی می کردن که اگه بخوایم بگیم مثل چی بودن ، فقط یه واژه براشون مناسبه : مرد!
اونا بودن که تونستن با دست خالی جلوی اون همه کشور رو بگیرن 1 و اونا بودن که از همه چیز خود گذشتن تا ما الان با آرامش زندگی کنیم ولی حیف که خیلی زود وصیت شهید باکری به واقعیت پیوست ، اون بچه ها دسته دسته شدن و ستون های جهبه یکی یکی به حاشیه رونده شدن ....
چند روز پیش یکی از اون بچه ها رو دیدم ، یه آشنا که تا اونجا که شنیدم از اوایل جنگ تا آخرش جبهه بود ، کجای جهبه و کدوم خط به نظرم اصلا مهم نیست ، مهم اینه که وقت و جوونیشو در اون سالها برای ما گذاشت .
کسی که الان هم موج انفجار بعضی وقتا اون روزا رو بهش یادآوری می کنه .
وقتی پرسیدم الان چکاره ای ؟ با افتخار سرش رو بالا گرفت و گفت : کارگر شهرداریم ، رفتگر محله ام .
بعضیا خندیدن بعضی هم با نگاه ناباورانه نگاهش کردن .... نمی دونم چی باید بگم ، اصلا چیزی باید بگم یا نه ؟ فقط شعر مرحوم سپهر ذهنم رو پر کرد:
اتل متل یه بابادلیر و زار و بیماراتل متل یه مادریه مادر فداکاراتل متل بچههاکه اونا رو دوست دارنآخه غیر اون دوتاهیچ کسی رو ندارن
ادامه مطلب ...
رتبه ایران در شاخص تشخیص فساد 120 است
مشکلات اقتصادی و تورم کنونی همه چیز را تحت شعاع خود قرار داده و کمتر به موضوعات دیگر پرداخته می شود. از جمله مسائلی که به حاشیه رفته لزوم توجه به حاکمیت قانون و ارجاع به قانون به عنوان فصل الخطاب اختلافات است.
طبق گزارش سازمان شفافیت بین المللی کشور ما از لحاظ شاخص تشخیص فساد با کسب نمره ۷/۲ ، رتبه ۱۲۰ را از میان ۱۷۰ کشور جهان کسب کرده است. طبق این گزارش ایران در میان کشورهای منطقه رتبه ده را به خود اختصاص داده است. در فهرست کشورهای منطقه قطر،امارات ، بحرین ،عمان ، کویت ،اردن عربستان و ترکیه به ترتیب در جایگاه های اول تا نهم قرار دارند.
نتایج پژوهشهای مختلف نشان از سطح نسبتا پایین قانون مداری در بین ایرانیان دارد.
برای نمونه اشاره می شود به نظر سنجی مرکز پژوهشهای صدا و سیما در سالهای ۷۳ و ۷۷
و نیز پژوهشهای شورای فرهنگ عمومی تبریز در سال ۷۵ که میزان پایبندی به قانون را
به ترتیب ۵۶ ، ۵۷ و ۵۸ درصد نشان می دهد. رئیس سازمان بازرسی نیز وجود فساد اداری
و بی انظباطی اجتماعی را بیش از حد متعارف می داند.
گزاره های بالا لزوم استقرار حاکمیت قانون را دو چندان می کند. اما قانون گریزی در
سالهای اخیر در حوزه کلان اجرایی کشور بیشتر مشاهده می شود. وقتی افراد جامعه
اینگونه بی قانونی را در سطوح بالای مدیریتی می بینند، قانون گریزی خود را عادی می
پندارند و آن را توجیه می کنند. بی شک دولت دهم سهم نسبت بالایی در این قانون
گریزی ها دارد .
ادامه مطلب ...