شرایطی را فراهم کنیم که سطح دغدغه های مردمان این سرزمین از تخم مرغ و پوشک بچه و قیمت دلار و قرعهکشی خودور بالاتر بیاید و ذهن شان رها شود برای پرداختن به خلق آینده (کارآفرینان) یا سرمایه گذاری روی آینده (سرمایه گذاران). مردمی که از فردای خود اطمینانی ندارند نمی توانند به ده سال آینده فکر کنند.
چرا امارات وزارت هوش مصنوعی ایجاد کرد و اولین وزیر هوش مصنوعی جهان را منصوب کرد؟ به خاطر پرستیژ؟ صد در صد نه! سهم هوش مصنوعی در اقتصاد جهان در سال 2030 به بیش از 15 تریلیون دلار می رسد. بنابراین امارات تصمیم گرفته است چند برنامه اجرا کند از جمله برنامه تبدیل دوبی به شهر تمام هوشمند و برنامه چاپ سه بعدی دبی! یعنی چه؟ یعنی تا سال 2030، بیست و پنج درصد ساختمان های دوبی با استفاده از فناوری سه بعدی ساخته شود و ...
دولت کره قصد دارد علاوه بر سرمایه گذاری ۱.۷ تریلیون وون روی تکنولوژی اتومبیل های خودران، از سرمایه گذاری 35 میلیارد دلاری یک شرکت خصوصی در این زمینه حمایت کند؟ آیا به خاطر این است که خوشی زیر دلشان را زده است و از ماشین های فعلی ناراضی اند؟ قطعا نه! به این خاطر که می دانند آینده خودروها را تکنولوژی های جدید رقم خواهند زد. امروز اگر غفلت کنند فردا را از دست خواهند داد.
ادامه مطلب ...به نام خدایی که بودنش بهترین مژدۀ زندگیست.
چند ماهی می شود که دستم کمتر به قلم می رود ، آنچنان که باید و شاید دل و دماغ نوشتن ندارم ، اما نوبت اولاد که می شود پدر باید از خود گذر کند و جامه ی دلخواه او به تن بیاراید ، یاد نیم روز بیست و چهارم دیماه 92 گرامی باد روزی که پسری چشم بر روی پدر گشود و رنگ و رخ زندگی را تغییر داد ، از آن روزِ زیبا همه چیزی حتی پندارها و کردارهای پدر نیز دگرگون شد همه چیز مزۀ دیگری به خود گرفت و روزها ، روی خوش خود را هویدا کردند و مژده آمد که مسیحا قدم بر جهان پر ماجرا گذاشت ، چه روز مبارک و میمونی بود آن سه شنبه ی دیماهی و چه زود قدم به هفتمین زمستان می گذاری پسرم !
پاینده باشی ( دلِت بژیا ) و عمرت دراز پسر !
اردتمند : بابا
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران، در حساب توییتری خود نوشت: «حواسم نبود امروز شانزده آذر است؛ و صبح رفتم دانشگاه. دیدم چندینِ برابر معمول، انتظامات ایستادهاند، تعدادی را هم راه ندادهاند. من آمدم داخل، و یکی از نگهبانان گفت: کجا میری؟
گفتم: «دنبال بدبختی».
رئیس انتظامات، مرا شناخت و عذرخواهی کرد.
پرسیدم: «چه خبره امروز اینقدر بگیر و ببند راه انداختین؟»
گفت: «استاد شانزده آذره، شما که باید بهتر بدونین»
گفتم: «یعنی توی این سرما، باران، کرونا و دانشگاهِ تعطیل، که پرنده پر نمیزند، شما باز هم نگران شانزده آذر و روز دانشجو هستین؟!»