انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

شب عید،اولویه و آن دختر بچه معصوم

 

 

رفته بودیم برای خرید شب عید بچه‌ها. روزنامه عیدی را پرداخت کرده بود.بچه‌ها هم که منتظر.

اوج ذوقشان به همین شب عید است.مثل کودکی و نوجوانی خودمان.چه ذوقی داشتیم،یادش به خیر هنگامی که به عید نزدیک می‌شدیم شور و نشاطی به پا می‌شد.


به خانه که بر‌می‌گشتیم سرکوچه از مغازه محل رفتم برای خرید.همین خریدهای روزانه.شیر و ماست و خوراکی برای بچه‌ها.از اینجور چیزها.


هوا هم تاریک شده بود.دختر کوچکم همراهم بود.خرید کردیم و از مغازه آقا مهدی آمدیم بیرون.چند قدم رفته بودیم که از پشت سرم صدایی شنیدم.


آقا ببخشید!


برگشتم و نگاه کردم دیدم مردی به همراه دخترکش به طرفم می‌آید.


نزدیک که شدند گفتم بفرمایید؟


نحیف و لاغر بودند.هم آن مرد هم آن دختر بچه.

ادامه مطلب ...

زندگی

 

 

زندگی را همچون یک بازی فرض کنید.

در این بازی بایستی پنج توپ را همزمان در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.

جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت افتادن توپ لاستیکی بر روی زمین،  این توپ دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد به زمین ، کاملا شکسته و خرد می شوند.

ادامه مطلب ...

یه بار جستی ملخک!!

ما در زبان لری یه مثل داریم که می گه ندزد و نترس ، معادل فارسی اون هم می شه آن را که حساب پاک است  از محاسبه چه باک است . 

چرا اینا رو گفتم ، چون بعضی وقتا موقع رانندگی یه کم شیطون می شم و بعضی از قوانین رو رعایت نمی کنم البته هیچ وقت حرکات خطرناک یا سبقت بی جا و ... که جون بقیه رو به خطر میندازه انجام نمی دم ولی معمولا ده ، بیست کیلومتر بالای سرعت مجاز می رم و بعضی جا ها که تابلوی کاهش سرعت زدن زورم می آد سرعتم رو کم کنم ، ناگفته نمونه که سرعت مناطق مسکونی رو هم رعایت می کنم.

در ضمن ما بخاطر مسافرتهای کاری زیاد معمولا چم و خم جاده ها رو می دونیم و تو جاده همیشه دور دستا رو نگاه می کنیم چرا ؟ چون اگه  پلیس وایساده باشه ، اول در صندوقش بالاست دوم اکثرا چندتا ماشین رو نگه داشته و از دور مشخصن. البته  همیشه هم این فرضیه درست نیست ولی بیشتره وقتا جواب می ده.

دیروز حدود 700 کیلومتری پشت فرمون بودم حداقل 5 پلیس کمین کرده رو به سلامت رد کردم و گیر نیفتادم تا به نزدیکی شهر میبد رسیدم

ادامه مطلب ...