توانایی ، از پس آگاهی و کوشش بسیار ، بدست می آید.
دیر تصمیم بگیرید ، اما آنگاه که گرفتید به اندک تندبادی ، رهایش نکنید.
همواره امیدوار به زندگی بهتر و شرافتمندانه باشید ، هیچگاه توان خویش را انکار نکنید ، خود را دوست بدارید و برای بهروزی ، کوشش کنید.
هیچ اهرمی ، همچون بردباری و امید ، نمی تواند سختی ها را از پیش پایمان بردارد.
آسیب دیده ، همیشه درهای آرزوهایش ، کوچک و کوچکتر می شود ، مگر با امید ، که زندگی ما را دگرگون می سازد.
با بدیهای دیگران ، دل خویش را به سیاهی نکشیم ، همواره نگاهمان ، به راستی باشد و مهربانی.
ترس از جدایی ، جدایی به بار می آورد.
آدم افسرده و ناامید ، ارزش توان و نیروی خویش را از یاد برده است ، باید به او کمک کرد ، تا دوباره خود و آرمانش را باز یابد.
اندیشه برتر ، در روزهای توفانی و آشوب و همچنین آسودگی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد.
هر ثروتمندی توانا نیست ، آدم توانا ، انساندوست و بخشنده است.
آدم های توانا ، براستی ارزش "زمان" را می دانند.
شناخت ما از کرانه دریای هستی بزرگان ، تنها به اندازه میدان اندیشه ماست.
فداکاری زنان ، بسیار با ارزشتر از دلیری در مردان است.
کجاست سینه کش کوهستان سرد و بلندی که ، گامهای برآزندگان * را ، بر تن خویش به یادگار نداشته باشد؟.
کمر راه هم ، در برابر آرمان برآزندگان خواهد شکست.
کهنسالان باید آگاهی بخش اندیشه جوانان باشند ، نه بازیگران زندگی آنان.
مردان کهن ، مرزداران و پیشاهنگان ، شرف و امنیت هستند.
مردان و زنان کهن، در راه رسیدن به آرمان بزرگ، یک آن هم نمی ایستند.
میهن دوستی ، هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است.
نامدار کهن ، پیشوا و راهبر دوران هاست ، سرشت او با آهنگ و خوی مردم سرزمین خویش ، هماهنگ است .
نامداران ماندگار آنانی اند، که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند.
نامداران و اساطیر کهن ، پایه ها و ستونهای فر و شکوفایی کشورند.
نامداران هیچ گاه ، خویش را گرفتار پاسخ به کج اندیشان نمی کنند.
نامداری که خود را به خواری می افکند ، هزاران دل آویخته به دامان خویش را نیز به خاک می کشد.
از آه و نفرین بزرگان و ریش سپیدان ، باید ترسید.
پاسخ سخنان دلسوزانه بزرگان و ریش سپیدان، گستاخی و اخم نیست.
آدم توانا ، دیگران را ناتوان نمی نامد.
آدم توانا به جای نشان دادن ناتوانی دیگران ، راه درست توانایی را نشان می دهد.
امیدوار مباش دیگران همواره همراهیت کنند ، باید دست بر زانوی خویش گیری.
آدمهای ناتوان ، همواره می نالند و به زمین و زمان دشنام می دهند.
*برآزنده : انسانهای سزاوار و شایسته