ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
بعضی از دوستان و همکاران حکم ندیم بادمجان را دارند. باید تا حد امکان از این دوستان دوری گزید مخصوصا اگر این افراد کارمندان زیر دست باشند. این دوستان هیچ وقت شخصیت واقعی خود را آشکار نکرده و نظرات واقعی خود را بازگو نمی کنند ، فقط مطالب مطلوب و خوشایند شما را به زبان می آورند و هیچ انتقاد و یا ایده ای را مطرح نمی کنند. بعضی اوقات انسان به این نتیجه می رسد که اینان یا صاحب خرد و اندیشه نیستند و یا شاید اصلا نیازی به تفکر و اندیشیدن نمی ببینند.
سستی رای و برگشت از نظر ، ویژگی همیشگی این دوستان است. نه می شود به تعریفشان دلخوش بود و نه می شود به تمجیدشان دلبست.
به قول آن دوست فرفر موی آورده اند که در ازمنه های قدیم سلطانی ندیمی داشت که دائما در چاپلوسی سلطان بود روزی سفری پیش آمد و در این سفر برای سلطان بادمجان کبابی آوردند ، ندیم اندر باب فواید بادمجان که مرغ بی جان است و چنین است و چنان است و فلان خواص را دارد سخن همی راند.
سلطان چون بادمجان را بر لب برد مزاجش در هم پیچید و بانگ بر آورد که ای ابله این مرغ بی جان است. ندیم چون این صحنه را دید سخن اندر مضرات بادمجان آغاز کرد و طوماری از بدیهای بادمجان ردیف نمود. سلطان را صبر به سر آمد و ضربی بر پشت ندیم مالید که این اراجیف چیست که می بافی تو که تا چند لحظه قبل از خوبی های این بی جان می گفتی . ندیم نفس عمیقی کشید گفت ای سلطان من ندیم توام باید آنچه تورا خوشایند است گویم نه ندیم بادمجان.
حرف حساب جواب نداره مهندس جان
متاسفانه این افراد در سیستم های فاسد اداری ما موفق تر از کسانی هستند که مشکل را می بینند و انتقاد می کنند
جسارت به شما نباشه
شما هم با سواد هستید هم با شخصیت
اما مدیرهای بی سواد و بی شخصیت که خودتان بهتر از بنده می شناسیدشان ترجیح میدن با این دست کارمندها کار بکنند