انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

فرودگاه شاید بین المللی

تابستان چند سال پیش از فرودگاه مهرآباد تهران عازم شهر جیرفت در استان کرمان بودم  ، مقصد سفر من خط لوله گاز بین المللی ایران – پاکستان – هند معروف به خط لوله صلح یا بقول شرکت های پیمانکار این طرح ، « خط هفت » گاز ایران که از عسلویه بوشهر شروع و پس از گذر از جنوب استان فارس و شمال استان هرمزگان از جنوب غربی استان کرمان وارد کرمان می شد و پس از گذشتن از منطقه زیارت علی ، منوجان ، کهنوج و اسلام آباد کرمان به منطقه ایرانشهر استان سیستان وارد می شد بود من چندین بار از ماشین آلات فعال در قسمتهای مختلف این خط لوله برای موارد مختلفی از جمله تعمیرات ، آموزش و گارانتی بازدید کرده بودم و تقریبا تمام نقاط این خط لوله را از مبدا یعنی عسلویه تا ایرانشهر سیستان که اکثرا هم بیابان بود دیده بودم . محرومیت هایی در این مناطق و بخصوص از زیارت علی کرمان تا ایرانشهر دیدم که باور نمی کنید ، سعی خواهم کرد در قسمت های آینده این سری داستان سفرهای من ، گوشه ای از آن را بازگو کنم .

در این سفر مقصد من شهر کهنوج برای عیب یابی ماشینی بنام سایت بوم یا بقول خودمان لوله گذار بود ( عکس این ماشین در زیر آورده شده است ) برای رسیدن به این شهر دو راه هوایی وجود دارد یکی سفر به بندرعباس و بازگشت زمینی تقریبا دو ساعته و دوم سفر به جیرفت و پیمودن مسیر یک و نیم ساعته زمینی ، با توجه به اینکه هواپیماهای خط بندر ایمن تر و پروازهای آن بیشتر بود دوست داشتم به بندرعباس بروم ولی چون پرواز بندر جا نداد مجبور به استفاده از پرواز جیرفت شدم .

ادامه مطلب ...

در فقدان حاکمیت قانون

رتبه ایران در شاخص تشخیص فساد 120 است

مشکلات اقتصادی و تورم کنونی همه چیز را تحت شعاع خود قرار داده و کمتر به موضوعات دیگر پرداخته می شود. از جمله مسائلی که به حاشیه رفته لزوم توجه به حاکمیت قانون و ارجاع به قانون به عنوان فصل الخطاب اختلافات است.

طبق گزارش سازمان شفافیت بین المللی کشور ما از لحاظ شاخص تشخیص فساد با کسب نمره ۷/۲ ، رتبه ۱۲۰ را از میان ۱۷۰ کشور جهان کسب کرده است. طبق این گزارش ایران در میان کشورهای منطقه رتبه ده را به خود اختصاص داده است. در فهرست کشورهای منطقه قطر،امارات ، بحرین ،عمان ، کویت ،اردن عربستان و ترکیه به ترتیب در جایگاه های اول تا نهم قرار دارند.

نتایج پژوهشهای مختلف نشان از سطح نسبتا پایین قانون مداری در بین ایرانیان دارد. برای نمونه اشاره می شود به نظر سنجی مرکز پژوهشهای صدا و سیما در سالهای ۷۳ و ۷۷ و نیز پژوهشهای شورای فرهنگ عمومی تبریز در سال ۷۵ که میزان پایبندی به قانون را به ترتیب ۵۶ ، ۵۷ و ۵۸ درصد نشان می دهد. رئیس سازمان بازرسی نیز وجود فساد اداری و بی انظباطی اجتماعی را بیش از حد متعارف می داند.

گزاره های بالا لزوم استقرار حاکمیت قانون را دو چندان می کند. اما قانون گریزی در سالهای اخیر در حوزه کلان اجرایی کشور بیشتر مشاهده می شود. وقتی افراد جامعه اینگونه بی قانونی را در سطوح بالای مدیریتی می بینند، قانون گریزی خود را عادی می پندارند و آن را توجیه می کنند. بی شک دولت دهم سهم نسبت بالایی در این قانون گریزی ها دارد .

ادامه مطلب ...

کتاب زندگی ۵

فصل سوم : اشتباه     بخش: سوم 

دوستان و بازدیدکنندگان عزیز ، داستان زیر ادامه کتاب زندگی 3 و 4 می باشد که بعد از وقفه یک ماهه ای مجددا از سر گرفته می شود. اولا بخاطر وقفه ایجاد شده و پرداختن به جلد دوم کتاب زندگی ، عذر خواهی می کنم ، این اتفاق بدلیل خاطرات تلخ وشیرین من از آبانماه و سومین سالروز تولد مجدد همسرم در این ماه بود. و دوم ،خلاصه دو فصل قبل این داستان را در زیر اشاره می کنم و بطور مفصل به ادامه آن خواهم پرداخت. 

 

 

سال 78 من در کنکور شرکت کردم که بدلیل انتخاب رشنه اشتباه از پذیرفته شدن در رشته های متمرکز باز ماندم و ناچار به شرکت در مراحل مختلف مصاحبه و گزینش رشته های نیمه متمرکز گردیدم که هر کدام از این مراحل مدت زمان نسبتا زیادی بطول انجامید که بدلیل شروع این رشته ها از ترم دوم و طول کشیدن بیش از شش ماه از زمان فارغ التحصیلی مجبور به اخذ دفترچه اعزام به خدمت گردیدم و در حالی که منتظر مشخص شدن نتیجه گزینش بودم از طرفی هم نگران فرا رسیدن زمان اعزام بودم که در همین حین ماجراهای دیگری هم اتفاق افتاد ....

 

 در همین اثنا تاریخ اعزام به خدمت هم مشخص گردید و من می بایست دیماه جهت اعزام اقدام کنم .

یه مطلب هم توی پرانتز بگم که : دوره پیش دانشگاهی دوره طوفانی بود ، این دوره شروع عشق و عاشقی من بود ، آقا ... دختری داشت که هم با من هم سن بود و هم از نظر تحصیلی هم سطح بودیم ، من هم واقعا اونو از ته دل نه از روی هوا و هوس دوست می داشتم ، چند بار برای او خواستگار اومد اما هر بار به بهانه ای جواب رد می داد آخرین خواستگار پسر عمه اش بود که خیلی هم سماجت کرد ، فکر می کنم حداقل بیست بار پدر و مادرش رو فرستاد و هر بار جواب رد شنید .

همین شخص وقتی به نتیجه نرسید همه جا جار زد و از من بعنوان عامل ناکامی و مانع ازدواجش نام برد ولی انصافا من فقط از دور تماشاگر بودم و هیچ وقت دخالتی نداشتم و تنها دلیل جواب رد علاقه متقابل و همان دل به دل راه داره ، بود که تا بعد از مرگ سهراب به شکل رسمی و یا حتی غیر رسمی بیان نشد.

عصر یکی از روزهای سرد آخر آذر بود که یه مهمون ناشناس ( البته تا اون روز ) به خونه ما اومد.

ادامه مطلب ...