انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند

انجمن دالوند

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

آنکه می تواند

مردی در چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد... 

یک کشیش او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای !!! 

یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت

یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد

یک یوگیست به او گفت : این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند 

 یکپزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد

یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند

یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که : خواستن توانستن است!یک فرد خوشبین به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!! 

سپس فرد بیسوادی گذشت ، دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد .!!!!!!!!!!!!!! 

آنکه می تواند انجام می دهد و آنکه نمی تواند انتقاد می کند.

«جرج برناردشاو»
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد