انجمن دالوند
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
انجمن دالوند
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز ................. دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زددرباره من
زادگاه من شهریست که پیچک های سبز سخاوتش در ورای سرخ عاطفه ها در میان صفحات خاک گرفته تاریخ به وسعت آبی عشق می روید. آنجا که در لا به لای تنورسوز خانه های کاه گلی ، عطر آشنای نان گرده از بازن همسایه هنوز بر گونه هایم تلنگر می زند ، که های! از اصل نیفتی اگر زمانه تو را از اسب به زیر آورد ، آنجا که در سکوت صبور دره اش هرگز گلی پژمرده نمی شود و هیچ پونه ای در کنار جوی ترانه خوان جاریش بیهوده سر بر نمی آرد ، شهری که نهری زلال در بستر صمیمی گردو و تاک تا همیشه ی آسمان جاریست و هر درختش درختی است یادآور بزرگان قبیله ام و هر سنگنوشته اش کتابیست از تاریخ پر فراز و نشیب سرزمینم ؛ ایران
***************************
احمد دالوند ؛ کارشناس ارشد ماشین آلات از دانشگاه تهران ؛ زمینه کاری : نگهداری و تعمیر ماشین آلات معدنی و راهسازی ( Komatsu & Cummins ) ؛ ساخت و تولید قطعات خودرو - کارشناس ارشد مدیریت اجرایی ؛ سیستم های آموزشی و آموزش فنی
ادامه...
شخصیت کاری
شخصیت هر انسانی دارای دو وجهه می باشد. اصلی ترین وجهه شخصیت انسان وجهه اجتماعی اوست ، وجه اجتماعی در اصل برخورد ، اخلاق و روابط یک شخص با خانواد ، سایر اشخاص و بطور کلی جامعه است این بعد شخصیت کمتر تغییر کرده و معمولا ثابت است.
وجهه دیگر شخصیت انسان وجهه کاری است ، هر شخص بسته به موقعیت و جایگاه شغلی خود دارای شخصیتی کاذب بنام وجهه کاری است. این بعد شخصیت معمولا به اهمیت جایگاه ، سازمان ، شغل ، پست و... بستگی داشته و می تواند تا حدودی متغییر باشد. بطور کلی می توان گفت هرچقدر جایگاه کاری شخص مهمتر و بالاتر باشد حفظ حرمت این وجهه واجب تر و ضروری تر می گردد. برای موفقیت در پست و شغل رعایت شئونات این وجهه گاهی از شخصیت اجتماعی هم مهمتر می باشد. به مثال های زیر نگاهی بیاندازید.
مثال یک : مدیر یک شرکت با 500 نفر کارمند لباسهای کثیف ، اتو نشده ، پاره و... می پوشد و یا با همه برخورد لفظی ناهنجاری داشته و ادب را رعایت نمی کند . اما صبحانه نان و پنیر ساده می خورد ، این مدیر در ذهن شما چگونه مدیری است؟ واضح است که مدیر نمونه ذهن شما نخواهد بود.
مثال دوم : معلم در کلاس و مقابل دانش آموزان از کلمات رکیک و الفاظ ... استفاده می کند ولی لباس ساده پوشیده ، موی خود را سالی یک بار شانه زده و مظلومیت از سر و روی او می بارد. این معلم چگونه خواهد بود.
مثال سوم : یکی از اساتید مذکر دانشگاه بعد از اتمام تدریس جلوی درب ورودی دانشگاه به مونثین واجد الشرایط تیکه انداخته و یا با عده ای مانند دوستان چاله میدان به زد و خورد بپردازد . این استاد در ذهن شما چگونه استادی خواهد بود ؟ مسلما استاد نمونه نیست.
مثال چهارم : یکی از سیاسیونی که بسیار متشرع و مدعی اخلاق است را در مکانی نامتعارف مثل ... های دبی ببینید این دوست معتمد ( مورد اعتماد؟ ) و سیاستمدار متخلق ( دارای اخلاق ؟ ) را در آینده چگونه خواهید دید.
مثال پنجم : ریس جمهور یکی از ممالک (اشتباه نفرمایید مسلما میم الف نیست) هنگام سخنرانی از کلمات کوچه و بازاری و الفاظی که حتی بقال محل هم از بر زبان آوردن آنها اکراه دارد استفاده می کند. مردم را عده ای بیسواد و ... فرض کرده و خدای ناکرده دروغ می گویید ، شئونات مردم ، همکاران و کشور را رعایت نمی کند ، اما از 5 صبح در محل کار خود حاضر شده و تا 11شب مانند رستم کار می کند. گونی گونی نامه از مردم می گیرد و ....
خلاصه این مطلب اینکه :
1- شخصیت و وجهه کاری تنها و تنها به شما بستگی دارد و شمایید که می توانید ارزش و منزلت کاری خود را بالا یا پایین بیاورید و فرد است که می تواند ارزش و منزلت ریاست جمهوری را به زیر فرش و یا بالعکس رفتگری را به بالای عرش برساند.
2- هنوز عده ای نامتفکر و قدر ناشناس در خوب بودن بعضی ها شک دارند! ( بازگشت به مثال پنجم ) الهی که لقمه در حلق این عده نمانده و لیز بخورد توی معده شان ( البته این درس اخلاقی جانبی این مطلب بود. )
خیلی وبت عالی بود به من هم سر بزن
خیلی جالب بود. مخصوصا مثال 5 !